چرخ کبود هرشب و رخشان ستارهها
دودیست زآتش من و در وی شرارهها
لاغر تنم ز گریه پر از قطرههای خون
باریک رشتهایست در او لعل پارهها
یکچند در نظاره رویت گذشت و نیست
جز آب دیده حاصل من زان نظارهها
در باغ لطف چون خط و رخسار تو که دید
یک گل که مشک تر دمدش بر کنارهها
بیچارهایست لایق وصلت که در فراق
دست هوس گسست ز دامان چارهها
مستی به مهد ناز چه دانی که در غمت
پهلو به خارهاست شبم پا به خارهها
کردهست جامی از گهر وصف لعل تو
در گوش شاهدان سخن گوشوارهها
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر توصیف احوال عاشق است که به شدت تحت تأثیر عشق و فراق معشوق قرار دارد. شاعر به زیباییهای معشوق، احساس درد و رنج ناشی از دوری او، و همچنین حسرتها و غمهایش اشاره میکند. چرخش ستارهها و آتش دل شاعر نمایانگر دلتنگی اوست. او حال و هوای خود را با اشاراتی چون ناز و زیبایی معشوق، گریه، و همچنین قهر و جدایی بیان میکند. در این میان، تصاویری از عشق واقعی و آثار آن بر روح و جسم عاشق به تصویر کشیده شده است.
هوش مصنوعی: هر شب گردونه آسمان و ستارههای درخشان، نشان دودی است که از آتش وجود من بلند میشود و در آن شعلههای آتش وجود دارد.
هوش مصنوعی: تن نحیف من به خاطر اشکهایم پر از قطرههای خون شده است؛ به گونهای که همچون رشتهای باریک، در او تکههای لعل جاودانهای نهفته است.
هوش مصنوعی: مدتی را در تماشای چهرهات سپری کردم و تنها نتیجهای که از این تماشا دارم، اشکهایی است که ریختهام.
هوش مصنوعی: در باغ محبت، وقتی زیبایی و جمال تو را مشاهده کردم، گلی را دیدم که بویی مانند مشک از خود ساطع میکرد و بر لبهها مینشست.
هوش مصنوعی: بیچاره کسی است که شایستهٔ وصال است، اما در جدایی و فراق از عشق، نتوانسته است خود را از تلاشها و راهحلهای بیفایده رها کند.
هوش مصنوعی: در حالی که در سرخوشی و راحتی به سر میبری، نمیدانی که من در غم و اندوه خود، چقدر در درد و رنج دست و پا میزنم و شبهای سخت و خارشآوری را میگذرانم.
هوش مصنوعی: شرابی ساخته شده از جواهراتی که تو را توصیف میکند، در گوش آنانی که زیبایی تو را میستایند، مانند گوشوارههایی میدرخشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در آتشم ز دیده شوخ ستارهها
در هیچ خرمنی نفتد این شرارهها!
خالی شده است از دل آگاه مهد خاک
عیسیدمی نمانده درین گاهوارهها
پهلو ز کار عشق تهی میکنند خلق
[...]
با خلق چون حدیث کنم ز این ستارهها
با کودکان چه گویم ازین گاهوارهها
گهوارههای زرین بینی بر آسمان
همچون زمین غنوده در آن شیرخوارهها
چون کودکان به مادر گاهی شوند رام
[...]
سرگشته بانوان وَسَطِ آتشِ خِیام
چون در میانِ آبْ نُقُوش ستارهها
اطفالِ خردسال ز اطرافِ خیمهها
هرسو دوان چو از دِل آتشْ شَرارهها
غیر از جگر که دسترسِ اَشْقِیا نبود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.