الا یا ایها الساقی می آمد حل مشکلها
ز می مشکل بود توبه ادر کاسا و ناولها
چو گردد کعبه رو لیلی ز مجنون بیش ازین ناید
که ریزد خون دل از دیده بر آثار منزلها
ز هر محمل چو آید بوی لیلی جای آن دارد
که گردد اشک مجنون قطره زن دنبال محملها
بمیر از خویش تا زین موج خیز غم امان یابی
که شخص مرده را زود افکند دریا به ساحلها
نه لالهست آن دمیده گرد کویت ز اشک محرومان
حبابی چند گویی خاست از خونابه دلها
به صد ذلت سر من و آستان پیر میخانه
به شیخ محترم بادا مسلم صدر محفلها
به خواب ار شعلههای نور گردد گرد تو جامی
بشمس الراح عبرها و دور الکاس اولها
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به مضامین عاشقانه و عارفانه پرداخته و حالتی از درد و longing را بیان میکند. شاعر با خطاب به ساقی میگوید که مشکلها را حل کرده و در پی نوشیدن مشروبات است. اشاره به عشق مجنون به لیلی و اشکهای او که بر آثار عشق میریزد، نیز قابل توجه است. شاعر به مرگ اشاره میکند و میگوید که برای رهایی از غم، باید از خود دل کند و در نهایت، با توجه به مقام و احترام میکوشد تا در محفل مینشان خود، همراه با نور و شادی باشد. بهطور کلی، شعر احساس عمیق فراق و عشق را منتقل میکند.
هوش مصنوعی: ای ساقی، بیا و این مشکلات را با شراب حل کن، زیرا در این می مشکل وجود دارد. بیا و به ما جرعهای بده و کاسهات را پر کن.
هوش مصنوعی: زمانی که کعبه به سمت لیلی تغییر جهت دهد، دیگر از دل بیتاب و دردمند مجنون، اشکهایی جاری نخواهد شد که نشانههای عشق را بر آثار قدیمی بریزد.
هوش مصنوعی: هرگاه بویی از لیلی به مشام برسد، جای آن است که اشک مجنون به صورت قطرهای به دنبال کاروانها بریزد.
هوش مصنوعی: اگر از خودت جدا شوی و به مرگ خودت نپردازی، از این غم و تلاطم رهایی نخواهی یافت؛ زیرا کسانی که مردهاند به سرعت به سواحل امن رسانده میشوند.
هوش مصنوعی: اینکه در آن جا گل لالهای نمیروید، بلکه آنچه در حال رشد است نتیجهی اشکهای کسانی است که دلتنگ و محروماند. تو چه میدانی که این حبابها از درد دلهای مردم برخاسته است؟
هوش مصنوعی: به صد نوع ذلت و بدبختی، من به سر و آستان پیر میخانه (که نماد روحانی است) میرسم، و برای شیخ بزرگوار، دعای خیر دارم که او در صدر محفلها قرار گیرد.
هوش مصنوعی: اگر در خواب، شعلههای نور به دور تو بپیچند، تو جامی را مانند خورشید در دست خواهی داشت که از آن بنوشی و لذتی عمیق را تجربه کنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اَلا یا اَیُّهَا السّاقی اَدِرْ کَأسَاً و ناوِلْها
که عشق آسان نُمود اوّل ولی افتاد مشکلها
به بویِ نافهای کآخر صبا زان طُرّه بُگشاید
ز تابِ جَعدِ مشکینش چه خون افتاد در دلها
مرا در منزلِ جانان چه امنِ عیش، چون هر دَم
[...]
به امیدی که بگشاید ز لعل یار مشکلها
خیال آن لب میگون چه خون افتاده در دلها
مخسب ای دیده چون نرگس به خوشخوابی و مخموری
که شبخیزان همه رفتند و بربستند محملها
دلا در دامن پیر مغان زن دست و همت خواه
[...]
بیا ای از خط سبزت هزاران داغ بر دلها
مرو کز اشک مشتاقان به خون آغشته منزلها
به تقصیر وفا عیبم مکن، کز آب چشم من
هنوز اندر رهت تخم وفا میروید از گلها
گر از گردون ملالی باشدت، بر عشق املا کن
[...]
تجلی الراح من کاس تصفی الروح فاقبلها
که می بخشد صفای می فروغ خلوت دلها
انلنی جرعة منها ارحنی ساعة عنی
که ماند از ظلمت هستی درون پرده مشکلها
به جان شو ساکن کعبه بیابان چند پیمایی
[...]
رُموز العشق کانت مشکلا بالکاس حللها
که آن یاقوت محلولت نماید حل مشکلها
سوی دیر مغان بخرام تا بینی دوصد محفل
سراسر ز آفتاب می فروزان شمع محفلها
دل و می هردو روشن شد نمیدانم که تاب می
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.