دلا به طرف چمن جام خوشگوار طلب
حریف سرو قد و یار گل عذار طلب
طفیل صحبت یار است نقل و باده و جام
چو برگ عیش بسازی نخست یار طلب
ز موج حادثه کز اوج آسمان بگذشت
به کشتی می گلگون ره کنار طلب
سخن ز صفوت صوفی و زهد زاهد چند
صفای مشرب رندان درد خوار طلب
فلک به رشته امیدت ار زند گرهی
گشاد ازان گره جعد مشکبار طلب
به هر دیار که روزی گذشت محمل دوست
دل رمیده ما را در آن دیار طلب
ز جام می چو تو را وقت خوش شود جامی
مزید حشمت شاه جم اقتدار طلب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.