خوشا گل کامده ست از نازنینان چمن بر سر
بساط سبزه زیر پای و چتر نارون به سر
ز بیماری به بالین سر نهاده نرگس رعنا
پی بیمار پرسیش آمده سرو و سمن بر سر
همانا لاله شمع جمع نوخیزان باغ آمد
که دارد شعله آتش میان انجمن بر سر
معمایی ست بس مشکل گشای اندر چمن غنچه
کش آورده ست شاخ گل به طبع خویشتن بر سر
بنفشه سرفکنده ست و دژم بر طرف جو گویا
پی قتلش ستاده سوسن شمشیرزن بر سر
درخت گل ز باران سحر بهر قدح نوشان
نهاده صحنهای لعل پر در عدن بر سر
قوافی سنج مرغان گو خمش باشید در بستان
که جامی آمده ست از جمله در لطف سخن بر سر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.