گل خوش است و عید خوش وز هر دو خوشتر وصل یار
خاصه بعد از محنت هجران و درد انتظار
در بهاران غنچه را دل خرم و خندان بود
غنچه دل چون دل غنچه ست ما را این بهار
می نماید لاله زار عشرت امسالم به چشم
داغهای محنت دوری که بر دل بود پار
آرزو دارم که گیرم بر کنار کشت می
ای خوش آن دم کارزوی خویش گیرم در کنار
دامن افشان از غبار غم که از باران نماند
چون دل اهل صفا بر دامن صحرا غبار
آب صافی می کند در جوی کار آینه
شاهد گل زان گشاید رخ به طرف جویبار
آن سهی قد گر کند بر مشهد جامی گذر
بهر پابوس وی از گل سربرآرد سبزه وار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعر درباره زیبایی گلها و عید و خوشیهای وابسته به وصل محبوب است. شاعر از دردهای جدایی و انتظار میگوید و بهارنشاطآور و شادابی را به تصویر میکشد. غنچه و لاله بازتابی از امید و آرزوهای شاعر هستند. او آرزو دارد در کنار زراعت خود آرام گیرد و از غبار غمها دور شود، در حالی که در جویبار آبی زلال و شفاف مهیا میشود. در انتها، زیبایی محبوبش را در مشهد تصویر میکند که زیباییاش را به رخ میکشد.
هوش مصنوعی: گل زیباست و روز عید هم دلچسب است، اما از هر دوی اینها، وصال یار بسیار شیرینتر و دلپذیرتر است، به ویژه پس از تحمل دوران جدایی و درد انتظار.
هوش مصنوعی: در بهار، غنچه قلبش شاد و خندان است. دل ما هم مثل دل آن غنچه در این بهار شاداب و خوشحال است.
هوش مصنوعی: در باغی که پر از لالههای زیباست و حال و هوای شادی را به ارمغان میآورد، نشانههای داغ و درد گذشته که بر دل مانده است، به وضوح قابل مشاهده است.
هوش مصنوعی: آرزو دارم که در کنار مزرعه بایستم و در آن لحظه، خواستههایم را محقق کنم و به آنچه میخواهم برسم.
هوش مصنوعی: غبار غم بر دامن افشان شدهاست و باران نتوانسته آن را پاک کند، مانند دل اهل حقیقت که در دشت صاف و روشن، غبار افسردگی را به دوش کشیده است.
هوش مصنوعی: آب زلال در جوی باعث میشود که آینه به خوبی تصویر گل را نشان دهد و در نتیجه، گل هم رویش را به سمت جویبار برمیگرداند.
هوش مصنوعی: اگر آن دختر خوش قامت به زیارت بیاید، برای احترام او، از گلها سبزهای سر برآورده و به استقبالش میرود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نافه دارد زیر اندر گشاده بی شمار
لاله دارد زیر نافه در شکسته صد هزار
خانمان از رنگ و بوی او همیشه چون بهشت
روزگار از تار و پود او شکفته چون بهار
چشم زی رویش نگه کرد اندرو لاله شکفت
[...]
هر سپاهی را که چون محمود باشد شهریار
یمن باشد بر یمین ویسر باشد بریسار
تیغشان باشد چو آتش روز و شب بد خواه سوز
اسبشان باشد چوکشتی سال و مه دریا گذار
از عجایب خیمه شان با شد چو دریا وقت موج
[...]
ای خداوندان مال العتبار الاعتبار
ای خداوندان قال الاعتذار الاعتذار
پیش ازاین کاین جان عذرآورفروماند ز نطق
پیش از آن کین چشم عبرت بین فرو ماند زکار
توبه پیش آرید و نادم از گُنه کاری خویش
[...]
بار دیگر بر ستاک گلبن بی برگ و بار
افسر زرین بر آرد ابر مروارید بار
گاه مینا زینت آرد زو نگار بوستان
گاه مرجان زیور آرد زو عروس مرغزار
غنچه سازد باغ را پر گلبن از مینا و زر
[...]
ابر آذاری برآمد از کران کوهسار
باد فروردین بجنبید از میان مرغزار
این یکی گل برد سوی کوهسار از مرغزار
وان گلاب آورد سوی مرغزار از کوهسار
خاک پنداری به ماه و مشتری آبستنست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.