ماه من تا کمر از موی میان نگشاید
بیدلان را گره از رشته جان نگشاید
چون بنفشه ز قفا باد زبان سوسن را
گر به آزادی آن سرو زبان نگشاید
گر ببیند صدف آن حقه در گرچه فتد
جای قطره گهر از ابر دهان نگشاید
آن دو لب هست دو کان شکر ار شهد فروش
بیند آن را دگر از شرم دکان نگشاید
در گلو گریه گره گشت بسوزد دل اگر
تیغ آن شوخ ره آه و فغان نگشاید
تا اشارت نکند ابروی او چرخ فلک
بر دلم تیر بلایی ز کمان نگشاید
پیش افسرده دلان عرض سخن جامی چند
دفتر خویش گل ایام خزان نگشاید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.