رفتم به باغ و سرو خرامان من نبود
وان نوشکفته غنچه خندان من نبود
چون ابر نوبهار به هر سو گریستم
کان سرو پیش دیده گریان من نبود
نگشاد دل ز لاله مرا زانکه بی رخش
داغ غمی نماند که بر جان من نبود
از جیب غنچه کآب لطافت همی چکید
جز خون دل چکیده به دامان من نبود
مرغ چمن گرفت سر خود فغان کنان
کش طاقت شنیدن افغان من نبود
هر جا نمود جلوه بتی بر سمند ناز
جانم ز رشک سوخت که جانان من نبود
جامی مگوی بهر چه ماندی ز دوست باز
من چون کنم که بخت به فرمان من نبود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.