پیش ازان روز که این طاق مقرنس کردند
قبله ام زان خم ابروی مقوس کردند
رخت آن مشعل نور است که اندر شب طور
روشن از آتش وادی مقدس کردند
درد نوشان لبت خرقه پشمینه به دوش
بس تعظم که بر این طارم اطلس کردند
پیش ازین شیوه چشمان تو خونریزی بود
دور ما آمد ازان شیوه چرا بس کردند
فیض عامش نگر ای شاهد گل خرده مگیر
که درین باغ چرا پرورش خس کردند
زاهدا چاک مکن خرقه که مستم ز غمش
زانکه این جامه نه بر قامت هر کس کردند
جامی از دامن آن گرمروان دست مدار
که به هر مرحله صد قافله واپس کردند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.