صبح دولت را فروغ از آفتاب روی توست
قبله رندان مقبل گوشه ابروی توست
دمبدم عرضه مده خوبان شهر آشوب را
کز همه عالم همین میل دل من سوی توست
روی نیکو از من بد روز پوشیدی ولی
چشم نیکویی هنوزم از رخ نیکوی توست
از همه سیمینبران بردی به زور پنجه دست
ناتوانی را چه تاب ساعد و بازوی توست
لب گزی چون گویمت آزار جان من مجوی
جان من آزار جان جستن همانا خوی توست
دل به صد شاخ است در بستان صنوبر را چو من
گوییا دلداده سرو قد دلجوی توست
یک زمان پهلوی ما یک لحظه پهلوی رقیب
راحت و رنجی که ما را هست از پهلوی توست
نیست جامی را نوایی جز سرود عشق تو
تو گل نورستهای او بلبل خوشگوی توست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.