ای دو یت و مسند تو دین و دولت را نظام
وی بکلک و خاتم تو شرع و ملت را قوام
ای شده حکم تو مطلق درد ماء و در فروج
وی شده امر تو نافذ در حلال و در حرام
جز بحکم تو نتابد شعله آیینه رنگ
جز بامر تو نگردد گنبد فیروزه فام
صبح اگر خواهد که بی فرمان تو یکدم زند
گو بزن بهرام چرخ از بهر آن دارد حسام
گر مجسم گرددی رایتو چونخورشید چرخ
عقل فرق آن نکردی کاینکدامست آنکدام
حکم تو رنگ قضای آسمان داردد ازانک
پیش او یکسانبود خرد و بزرگ و خاص و عام
از نهیب کهرباگون کلک شرع آرای تو
تیغ ظلم و فتنه شد زنگار خورده در نیام
بر بیاض کاغذ آن تحریر خط اشرفت
غره ماهست بروی طره های زلف شام
دیگرانگر محتشم از صدر و مسند گشته اند
مسند و صدر از شکوهت یافتست آن احتشام
والله ار این خاصیت بودست در طبع ملک
این تواضع کردن زینگونه بااین احترام
عاقبت خصمان تو محتاج جاهت میشوند
زانکه اندر طبع تو هرگز نبودست انتقام
حکمت تقدیر ایزد نیست آخر از گزاف
دین و دولت را بدست حکم تو دادن زمام
چون باستحقاق داری لاجرم هست اینچنین
دولت تو مستقیم و حشمت تو مستدام
آرزو بر خوان جودت میخورد نانی با من
فتنه در ایام عدلت میکند خوابی بکام
از برای نوبتی قدر تو هر شب بر فلک
از کواکب ادهم شب را کند زرین ستام
حقتعالی چونکند اظهار قدرت اینچنین
عالمی در زیر یک در اعه بنماید تمام
گر چو سوسن ده زبان گردد بمدحت عقل کل
هم بشرح جزئی از مدح تو ننماید قیام
شکر ایزد را که استغفار لازم نایدم
ورچه زین گونه کنم مدح تو عمری بر دوام
شاعرانه می نگویم جاودان مان در جهان
زانکه جاویدان نماند جز که حی لاینام
این همیگویم که این اقبال وایندولت چنین
متصل بادا بعز این جهانی والسلام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به ستایش و تمجید از یک شخصیت یا مقام سیاسی و دینی میپردازد. شاعر از قدرت و حکم او به عنوان مظهر عدالت و قوام دین و دولت صحبت میکند و او را به عنوان مرجع و سرمنشاء حلال و حرام توصیف میکند. شاعر بیان میکند که بالاترین قدرتها و امور در دست این شخصیت است و بدون فرمان او هیچ چیز به درستی پیش نمیرود.
شاعر همچنین به ویژگیهای شخصیتی او اشاره میکند و از تواضع و احترامش یاد میکند و تأکید میکند که با وجود قدرتش، او هرگز به انتقامجویی نمیپردازد. در نهایت، شاعر از قدرت خداوند و حکمت تقدیر او سخن میگوید و مدح این شخصیت را تا ابد ادامه میدهد و بر دوام و استحکام دولت و نقش او در ایجاد نظم تأکید میکند.
هوش مصنوعی: ای دو یت و مسند، تو نظم و ترتیب دین و دولت را برقرار میکنی و تو به عنوان خاتم و علامت، پایه و اساس شریعت و ملت را نیز استوار میسازی.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که اراده و فرمان تو بر تمامی امور حاکم است؛ درد و مشکلات نیز تحت تأثیر اراده تو قرار دارند و دستورات تو در زمینههای حلال و حرام به طور کامل قابل اجراست.
هوش مصنوعی: جز به فرمان تو، شعلهٔ آتش نمیتواند رنگی داشته باشد و گنبد فیروزهای نیز نمیتواند تغییر کند.
هوش مصنوعی: اگر صبح بخواهد که بدون اجازهٔ تو یک لحظه جا به جا شود، پس بزن به چرخ بهرام را، زیرا به خاطر این تغییر، حسام را دارد.
هوش مصنوعی: اگر همچون خورشید در آسمان درخشان شوی، عقل تو تفاوتی بین تو و دیگران نمیبیند؛ پس این کدام است و آن کدام.
هوش مصنوعی: فرمان تو مانند سرنوشت آسمان است، زیرا در پیشگاه او همگان، کوچک و بزرگ، خاص و عام، یکسانند.
هوش مصنوعی: از هشدار و صداهای رسا و قاطع قلم تو، اصول و قوانین مذهبی به وسیله ظلم و آشوب کلی به نوعی فرسوده و کهنه شده و در حال پنهان شدن است.
هوش مصنوعی: روی کاغذ سفیدی، خوشنویسی طوری است که مانند نور ماه به زیبایی بر روی تارهای موی سیاه جلوه میکند.
هوش مصنوعی: دیگران به خاطر مقام و موقعیت خود به درجهای از عظمت رسیدهاند، ولی این مقام و موقعیت به خاطر شکوه و بزرگی تو به دست آمده است.
هوش مصنوعی: به خدا قسم، اگر این ویژگی در ذات پادشاهی وجود داشت، تواضع و احترام به این شکل نشان داده نمیشد.
هوش مصنوعی: در نهایت، دشمنان تو به قدرت و مقام تو نیازمند میشوند، زیرا در ذات تو هیچ نشانهای از انتقامجویی وجود ندارد.
هوش مصنوعی: حکمت و دانش خداوند هیچگاه تصادفی نیست. در واقع، خداوند نمیتواند دین و حکومت را بهطور بیدلیل به دست تو بسپارد.
هوش مصنوعی: به خاطر شایستگیات، حاکمیتی مستقیم و باخودراستایی پایدار داری.
هوش مصنوعی: آرزوهایی که دارم در کنار سخاوت تو، چون نانی به من میرسند، اما در روزهای عدالت تو، فتنه و آشوبی خوابهایی را برای من میبافد.
هوش مصنوعی: هر شب در آسمان، به خاطر ارزش تو، ستارههایی که به رنگ سیاه هستند، آن شب را با درخشش طلا میپوشانند.
هوش مصنوعی: خداوند چگونه میتواند قدرت خود را به این شکل در جهانی که زیر یک در است، نشان دهد.
هوش مصنوعی: اگر زبان آدمی مانند گل سوسن زیبا و دلنشین شود، حتی با پرستش و ستایش عقل کل هم نتواند جزئی از مدح و ستایش تو را به روشنی بیان کند.
هوش مصنوعی: سپاس خداوند را که نیازی به طلب بخشایش ندارم، و چه باک اگر عمرم صرف ستایش تو شود.
هوش مصنوعی: به طور زیبا و شاعرانه میگویم که ما در این جهان ماندنی نیستیم، چرا که فقط آنچه که وجودی ابدی دارد باقی میماند و آن هم فقط خداوند است که همواره زنده و پایدار است.
هوش مصنوعی: من این را میگویم که امیدوارم این شانس و خوشبختی همواره با این عزت در این جهان همراه باشد و درود بر آنان که این را میفهمند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای ز سیمینه فکنده در بلورینه مدام
هم بساعد چون بلوری هم بتن چون سیم خام
سرو داری ماه بار و ماه داری لاله پوش
لاله داری باده رنگ و باده داری لعل فام
زلف تو مشک سیاه و جعد تو شمشاد تر
[...]
آن زبرجد رنگ مشکین بوی و طعمش طعم شهد
رنگ دیبا دارد و بوی قماری عود خام
چون تو ببریدی شود هر یک از آن ده ماه نو
ور نبری باشد او در ذات خود ماه تمام
تا شد از گل بوستان سیمگون بیجاده فام
بوی و رنگ از گل ستاند و باده و بیجاده وام
از شکوفه باد در بستان شده لؤلؤ فشان
وز شقایق سنگ در صحرا شده بیجاده فام
حور عین از خلد اگر عمدا ببستان بگذرد
[...]
حلم باید مرد را تا کار او گیرد نظام
صبر باید تا ببیند دوست دشمن را به کام
عادت ایوب و ابراهیم صبر و حلم بود
شد به صبر و حلم پیدا نام ایشان از انام
صنع یزدان همچنانکایوب و اپراهیم را
[...]
ای همیشه بوده راه دین احمد را قوام
همچنان چون پیش ازین ملک ملکشه را نظام
عفو تو خط درکشد هر جا که بیند یک خطا
اسم تو گردن نهد آنجا که بیند یک تمام
آسیای فتنه فرق دشمنت را کرد آس
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.