ای گذشته پایه قدرت زهفتم آسمان
وی رسیده صیت انصافت باقطار جهان
صدر عالم رکندین اقضی القضاة شرق و غرب
کز وجود تست تازه عدل را جان و روان
سورت جود بنانت آیتی از فیض حق
صورت امرروانت نسختی از کن فکان
چرخ هفتم پای کوب قدر تو همچون رکاب
سیرانجم دستمال حگم تو همچون عنان
چشم کس چو نتو ندیده حاکمی مسندنشین
گوش کس نشینده چون تو خواجه فتنه نشان
عفو تواز حاسدانت میخر دزلت بزر
حکم تو بردشمنانت می نهدمنت بجان
صعوه کو ازهمای فر تو سایه گرفت
در زمان بیرون کشد سیمرغ را از آشیان
هر که سربیرون کشد از چنبر فرمان تو
ریسمان در گردن او خوبتر از طیلسان
روی مسند پشت چون تو حاکمی هرگزندید
زابتدای دور عالم تا دم آخر زمان
هر که با تو راست رو نبود بهرحالی چو تیر
خود زره در کردن اوزه شود همچون کمان
ای دوام عمرتو افزون زحدلایزال
وی کمال قدرتو برتر زاوج لامکان
دردیاری کاندراو بگذشت نام خشم تو
عافیت آنجا بصدفرسنگ کس ندهد نشان
گرهمای فرتو یابد زحکمت زخصتی
برکشدزاندام بدخواهت بمنقار استخوان
قطره ها در قعر دریا شعله آتش شود
گر نهنگ خشم تو ناگاه بگشایددهان
هرکه بی تعظیم آرد برزبان نام ترا
میخ دندانهاش چون مسمارگرددبرزبان
شادباش ایحا کمی کزعدل شیرین کارتو
باز درزیر زره از کبک میجوید امان
از پی مدح و ثنایت حرفها برحرفهاست
وزپی نیل عطایت کاروان در کاروان
حرزایوان رفیعت چیست یاسین و القران
دود دهلیز عدویت چیست حامیم والدخان
آسمانی دولتی داری کراخوش نامدست
گوبکر کس برنشین و روبجنگ آسمان
شرع میگوید لهذالبیت رب ینصره
عقل میگوید و قاه الله و هوالمستعان
هر که او از حق بیفتد دیر برخیز دزجای
خصم راگومصلحت نبود بگفتم هان وهان
دشمن ارصدحیلت انگیزد مقابل کی بود
هیچ روبه بازیی با حمله شیر ژیان
صدگل بدعهد تردامن ببادی خشک شد
سرو سرسبزی تواند کردبا مابادخزان
ازره تلبیس نور روز چون بتوان نهفت
از دم حیلت چراغ شرع کی گردد نهان
هرفروغی کزدروغی زاید آن یکدم بود
صبح کاذب هم برافروزدولیکن یکزمان
هم پرپروانه گردد سوخته ازصدشمع
ورنه بودی شمع را از قصد پروانه زیان
چون علی الاطلاق قاضی مسلمانان توئی
هر که را تو نیستی قاضی مسلمانش مخوان
خود تو مسجد کن بوی و خصم مسجد کن بود
ابلهان این فرق نشناسند خاصه غافلان
شب زطاق لاجوردی دیو بهراستراق
گربدزدد چندحرفی تابرآشوبد جهان
رای عالی آن شهاب ثاقبست اندرپیش
کش بیکساعت برآرد موج دود از دودمان
دشمنت راگو مشوغره بحصن آهنین
آخر آهن بهرکاری دارد آتش درمیان
ورتوبهر مصلحت را حلم فرمائی همی
تا نگردد حاسد مغرور تو مغرور از ان
حلم تو چون زعفرانست ار چه دلراقوتست
چون زاندازه بدرشدزهر گردد زعفران
منصب ارکبراست ابلیست بس صدرکبیر
دولت ارفتنه است دجالست بس صاحبقران
بیدا گر خنجر کشد در پیشگل هم ره دهیست
خارباری کیست یارب تادر او یازد سنان
آرزوی خواجگیشان میکند مغروروار
مفلسانرا آرزو سرمایه باشد در دکان
خواجگی دانی چه باشد بنده بودن بردرت
دشمنان را راستین پیش تو سربر آستان
تا همی از شکرجوید مرغ نعمت پایدام
تاهمی از عدل خواهد بام دولت پاسبان
متصل باداترا تانفخ صور امداد لطف
منقطع هرگز مباد دولت این خاندان
دست حکم ازمنصب تو تا ابدمرئی العیون
کلک شرع از شکر عدلت جاودان رطب اللسان
چاربالش را بحد چارگانه عدل تو
کرده براولاد وبراعقاب وقف جاودان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است که به توصیف قدرت و عدالت یک حاکم بزرگ میپردازد. شاعر با ستایش از ویژگیهای این حاکم، به قدرت، انصاف و حکم او اشاره میکند و او را به عنوان قاضی مسلمانان معرفی میکند. در اشعار به عدم تحمل خودخواهی و دشمنی نیز اشاره شده است و بر اهمیت عدل و انصاف تأکید میشود. شاعر بر این عقیده است که حاکم باید در برابر حاسدان صبور و حکیم باشد، و در عین حال از قدرت خویش برای تحقق عدالت استفاده کند. به طور کلی، این شعر نگاهی ستایشی به حکمرانی عادل و قدرت متعادل او دارد و اهمیت قیام در برابر ظلم و فساد را متذکر میشود.
هوش مصنوعی: ای آن که قدرتت آسمان را تحت تأثیر قرار داده و نام عدالتت در سراسر جهان طنینانداز شده است.
هوش مصنوعی: بالاترین مقام در میان قضات، شرق و غرب را در بر میگیرد و از وجود توست که عدل و انصاف دوباره جان تازهای میگیرد.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی به طریق ارباب فضل و محبت اشاره میکند. به بیان دیگر، آن سخاوت و بخشش تو نشانهای از نعمتهای الهی است و چهرهات نسخهای از فرمان "باش و هست" است. بر این اساس، وجود تو تجلیای از الطاف حق است که در دنیا ظاهر شده است.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به توصیف قدرت و اراده قوی خود میپردازد. او چرخ هفتم را به عنوان نمادی از جهان و تقدیر میداند که زیر پای اوست، یعنی او بر شرایط و سرنوشت خود تسلط دارد. همچنین، اشاره به دستمال و عنان نشاندهنده کنترل و هدایت زندگیاش است، به این معنا که او میتواند مسیر زندگیاش را با قدرت و تسلط پیش ببرد.
هوش مصنوعی: چشم هیچکس، مانند تو، حکمران نشسته بر تخت را ندیده است و هیچگوشی هم مانند تو، اوج فتنه را نشنیده است.
هوش مصنوعی: از عفو تو، دشمنان و حسودانت را نجات میگیرند و به خاطر بزرگی مقام تو، دشمنان نمیتوانند به تو آسیب بزنند. این به نوعی نشاندهنده قدرت و عفو توست که همگان را به تسلیم وادار میکند.
هوش مصنوعی: پرندهای از سایه فرشتهی تو بهرهمند شد و در زمانی، سیمرغ را از آشیانهاش بیرون آورد.
هوش مصنوعی: هر کسی که از قید و بند قدرت تو آزاد شود، برای او زنجیر در گردنش بهتر از هر نوع زینت و لباس مجلل است.
هوش مصنوعی: هرگز هیچ حاکمی از ابتدای زمان تا آخر عمرش به اندازه تو بر مسند قدرت نشسته و حکمرانی نکرده است.
هوش مصنوعی: هر کسی که در رفتار با تو راستگو نباشد، در هر شرایطی که باشد، مثل تیر که زره در آن قرار میدهند، او نیز به مانند کمان خواهد شد.
هوش مصنوعی: ای کاش عمر تو بیش از حد بینهایت باشد و قدرت تو فراتر از هر امکانی.
هوش مصنوعی: دردی که بتواند آن را تسکین دهد، فراموش میشود و در آنجایی که خشم تو وجود دارد، به هیچ جایی نخواهی رسید و کسی نمیتواند نشانی از آن جا بدهد.
هوش مصنوعی: اگر پرندهای از فراز بهشت به خرد و دانایی درآید، به دنبال خویش از بدن بدخواه تو استخوانی را با منقار خود میکشد.
هوش مصنوعی: اگر نهنگ خشمگین تو ناگهان دهانش را باز کند، حتی قطرهها در عمق دریا هم میتوانند به شعلههای آتش تبدیل شوند.
هوش مصنوعی: هر کسی که بدون احترام و ارادت، نام تو را بر زبان بیاورد، دندانهایش مانند میخ بر زبانش خواهد شد و عذاب خواهد کشید.
هوش مصنوعی: خوشحالی و سرور را بپذیر ای کسی که از انصاف و نیکی هایت بار دیگر در زیر زره به دنبال آرامش و امنیت میگردی.
هوش مصنوعی: برای بیان ستایش و تمجید تو، سخنان متعددی وجود دارد که بر روی یکدیگر انباشته شدهاند و برای جلب نظر تو به هم جمع میشوند. از سوی دیگر، در زمینه بخشش و نعمتهای تو، به گونهای است که مانند گروهی از کاروانها، همواره در حال حرکت و پرچمدار عظمت تو هستند.
هوش مصنوعی: رفیعترین جایگاه تو چیست؟ یاسین و قرآن. و چه چیز در تاریکیهای نفرت تو وجود دارد؟ حامیم و دخان.
هوش مصنوعی: تو آسمانی از قدرت و عظمت داری که هیچ کس نمیتواند به تکیهگاه تو نزدیک شود و تو باید همیشه آماده نبرد با چالشهای آسمانی باشی.
هوش مصنوعی: دین میگوید که برای این خانه حمایتکنندهای هست، در حالی که عقل میگوید که فقط خداوند یاریدهنده است و تنها به او میتوان اعتماد کرد.
هوش مصنوعی: هر کس از حقیقت دور شود، به سختی میتواند دوباره به راه راست بازگردد. در مقام دشمن، هیچ سودی در این کار برای او نیست. من این را با تأکید بیان کردم.
هوش مصنوعی: اگر دشمن تو را به چالش بکشد، هیچکس نمیتواند در برابر تو مقاومتی کند؛ مانند روباهی که در برابر حمله شیر نمیتواند دوام بیاورد.
هوش مصنوعی: با وزش بادهایی که مونس نیستند، صد گل بدعهد و ناپایدار پژمرده میشوند، اما سرو سرسبز و باوقار میتواند در مقابل بادهای خزانی تاب بیاورد.
هوش مصنوعی: اگر روز روشن را نتوان به پوشش درآورد، چگونه میتوان چراغ قوانین را در سایه فریب پنهان کرد؟
هوش مصنوعی: هر نوری که از دروغی به وجود بیاید، تنها برای یک لحظه است و مانند صبح کاذب میدرخشد. اما تنها برای یک زمان کوتاه.
هوش مصنوعی: اگر پروانه از صد شمع بسوزد و پرپر شود، دلیل بر این نیست که شمع به عمد میخواهد به پروانه آسیب برساند.
هوش مصنوعی: ای قاضی بزرگ مسلمانان که هیچ کس جز تو (در این مقام) نیست، هر کسی را که تو را قاضی او نخواندهاند، نمیتوان مسلمان او دانست.
هوش مصنوعی: خودت باید مانند یک مکان مقدس باشی و دشمنانت را نیز در این فضا به خود جلب کنی. کسانی که نادانند و غافل، نمیتوانند تفاوت میان این دو را درک کنند.
هوش مصنوعی: در شب تاریک و عمیق، دیو ناشناختهای به خواب و آرامش ما دستدرازی میکند و با چند کلمه نامفهوم، باعث به هم ریختن و آشفتگی جهان میشود.
هوش مصنوعی: نظری که از بالا میآید، مانند یک شهاب درخشان است که در یک ساعت خاص، دودی را از خانوادهای بیرون میآورد.
هوش مصنوعی: دشمن تو را به تنگنای سختی انداخته، اما در نهایت، آهن و آتش برای هر کاری آماده هستند.
هوش مصنوعی: تو برای مصلحت و منافع خود، با صبر و بردباری رفتار میکنی تا اینکه حسادت دیگران باعث فریب تو نشود.
هوش مصنوعی: شکیبایی و بردباری تو مانند زعفران است؛ حتی اگر دلها را تسخیر کند، مانند زعفران که با اندازهگیری کمتر میتواند به زهر تبدیل شود، باید مراقب باشیم که افراط نکنیم.
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف جایگاه و مقامهای بزرگ در جامعه اشاره دارد و اشاره میکند که مقام و بزرگی که انسانها به آن میرسند، ناشی از تلاشها و آزمونهاست. در اینجا، به نوعی دسیسهها و چالشهایی که ممکن است در راه رسیدن به موفقیت وجود داشته باشد، نیز پرداخته شده است. به طور کلی، این متن به بررسی ارتباط میان مقام و دشواریهای پیرامون آن میپردازد.
هوش مصنوعی: اگر بید، خنجرش را در برابر گل بیرون بکشد، به این امید است که مسیری برایش باز شود. اما در این میان، چه کسی میتواند باری از خاروخسک را بر دوش بکشد؟ ای کاش در او به عنوان دشمنی به آزارش برنخیزند.
هوش مصنوعی: مغرورانه، در دل فقیران آرزوی داشتن ثروت را میپروراند، گویی که داشتن سرمایهای در دکان، نشانهای از ارزش و اعتبار است.
هوش مصنوعی: آقای محترم، آیا میدانی که چه معنایی دارد که انسان بنده باشد؟ زیرا اگر بردرت دشمنان را راستین در نزد تو احترام بگذارد، نشان از وفاداری و ارتباط عمیق میان شما دارد.
هوش مصنوعی: مرغی که از نعمتهای شیرین و خوشایند بهرهمند است، همیشه در جستجوی شکر و خوشی خواهد بود. همچنین، کسی که به عدل و انصاف علاقمند است، به دنبال برقراری و حفظ امنیت و رفاه در جامعه است.
هوش مصنوعی: هرگز نگذار که کمک و نعمت من قطع شود، زیرا اگر این ارتباط بتواند ادامه پیدا کند، برکتی از سوی این خاندان خواهد بود که هرگز به پایان نخواهد رسید.
هوش مصنوعی: دست حکم تو تا ابد در دیدرس است و قلم قانون به خاطر شیرینی عدالت تو همیشه در زبانها جاری خواهد بود.
هوش مصنوعی: چهار بالش را طبق چهارگانه عدل تو برای فرزندان و برای عقاب وقف جاودان کردهاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خواسته تاراج گشته، سر نهاده بر زیان
لشکرت همواره یافه، چون رمهٔ رفته شبان
چیست آن آبی چو آتش و آهنی چون پرنیان
بیروان تن پیکری پاکیزه چون بیتنْ روان
گر بجنبانیش آب است، ار بلرزانی درخش
ور بیندازیش تیر است، ار بدو یازی کمان
از خرد آگاه نه در مغز باشد چون خرد
[...]
بس که جستم تا بیابم من از آن دلبر نشان
تا گمان اندر یقین گم شد یقین اندر گمان
تا که میجستم ندیدم تا بدیدم گم شدم
گم شده گم کرده را هرگز کجا یابد نشان
در خیال من نیامد در یقینم هم نبود
[...]
سرو دیدستم که باشد رسته اندر بوستان
بوستان هرگز ندیدیم رسته بر سرو روان
بوستانی ساختی تو برسر سرو سهی
پر گل و پر لاله و پر نرگس و پر ارغوان
ای بهار خوبرویان چند حیلت کرده ای
[...]
خسروا جائی بهمت ساختی، جائی بلند
پر ز خوان خواهی کنونش کرد و خواهی پر سخوان
تیر تو مفتاح شد در کار فتح قلعه ها
تیر تو مومول شد در دیده های دیده بان
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.