چرا گل می کند بیداد چندین؟
که بلبل می کند فریاد چندین
سراسر سرو آزادت غلام است
که دارد بنده آزاد چندین
اگر گل رنگِ رخسارت بدیدی
به حُسن خود نبودی شاد چندین
حذر کن از درون دردمندان
مکن با عاشقان بیداد چندین
سر زلف تو گر بادش نبردی
چرا سرها شدی بر باد چندین
چه سیل است اینکه از چشمم روان است
نباشد دجله بغداد چندین
به بویت زنده ام عمری ست ورنی
نشاید زیستن از یاد چندین
جلال! آن قامت و بالا نظر کن
مکن وصف گل و شمشاد چندین
مدان نالیدنم از هفت گردون
که باری می کشم هفتاد چندین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.