گنجور

 
جهان ملک خاتون

در دیده خال روی تو جا بگرفت

در دل قد چون سرو تو مأوا بگرفت

از لعل لب تو آتشی بس سوزان

ای نور دو دیده بین که در ما بگرفت

 
sunny dark_mode