دلم وصال تو را از جهان طلب کارست
چرا که در غم هجران به کام اغیارست
دو دیده ی دل خود را به هم نیارم زد
که از فراق رخت تا به روز بیدارست
نباشدم دل خرّم چرا نمی دانم
مگر که خرّمی و عیش جمله با یارست
وصال یار که بودی همیشه پندارم
هزار بار به دلبر مرا ز پندارست
فراق روی تو مشکل شدست بر دل من
چو بار نیست مرا بر در تو صد بار است
ز باغ وصل تو یک گل نچیده ام هرگز
نصیب من به گلستان تو چرا خارست
رسید بوی بهار و دمید سبزه ی جوی
بیا که موسم عیش و رواج گلزارست
به عمر نیست بسی اعتماد تا دانی
مباش غرّه بدان کم زرست و دینارست
هر آنکه کرد به خونابه مال جمع چه کرد
به غیر از آنکه به هر دو جهان گرفتارست
کسی که بار سفر بست خواهد از منزل
چه بهترست از آن کاو به ره سبکبارست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات از longing و آرزوی وصال معشوق صحبت میکند و به دلتنگی و غم فراق اشاره دارد. او میگوید که اشکها و غمهایش ناشی از دوری محبوب است و هرگز نمیتواند از این فراق رها شود. خیال وصال او را همیشه در ذهن دارد، اما حسرت و درد فراقش را نمیتواند فراموش کند. شاعر همچنین به بهار و زیباییهای آن اشاره میکند و از این میگوید که در این فصل زیبا، او هنوز نتوانسته از باغ وصال معشوق بهرهمند شود. او به زودگذر بودن عمر اشاره کرده و تحذیر میدهد که انسان نباید به مال و دنیاست و در نهایت بر این باور است که کسی که سفر را آغاز کرده باید با بار سبکی از منزل دور شود.
هوش مصنوعی: دل من خواهان دیدار توست و از همه چیز در دنیا کلافه شده است، چرا که در غم دوری تو، به خوشیهای دیگران بیعلاقهام.
هوش مصنوعی: چشمان دل خود را به هم نمیبندم، زیرا تا زمانی که از دوری تو رنج میبرم، بیدار و هوشیار خواهم بود.
هوش مصنوعی: من نمیدانم چرا دل شادابم نیست، شاید که خوشی و لذت فقط در کنار یار است.
هوش مصنوعی: دیدار معشوق برای من همیشه مانند یک تصور و خیال است؛ گویی بارها و بارها تنها در دل خودم به آن فکر کردهام.
هوش مصنوعی: دوری از چهره تو برای دلم به شدت سخت است، زیرا در مقابل من، تحمل دوری از تو بسیار سنگینتر از بار سنگینی است که نمیتوانم در درگاه تو تحمل کنم.
هوش مصنوعی: من هرگز از باغ وصالت گلی نچیدم، پس چرا سهم من از گلستان تو فقط خار است؟
هوش مصنوعی: بوی بهار به مشام میرسد و سبزههای جوی در حال رویش هستند. بیایید که زمان شادی و شکوفایی باغها فرا رسیده است.
هوش مصنوعی: به زندگیات اعتماد نکن، چرا که ممکن است طولانی نباشد. پس نباید به مال و داراییهای کم و زیادش فریفته شوی، چون ارزش واقعی در چیزهای بیشتری نهفته است.
هوش مصنوعی: هر کسی که با دسیسه و ناراستی برای خود ثروت و مال اندوخته، در واقع چه کار دیگری کرده است جز این که در هر دو جهان، یعنی در این دنیا و آن دنیا، به مشکلات و گرفتاریها دچار شده است.
هوش مصنوعی: کسی که سفر میکند، بهتر است از جایی حرکت کند که بار کمتری به دوش داشته باشد. در واقع، راحتی و سبکبار بودن در مسیر سفر میتواند تجربه بهتری را برای او به ارمغان بیاورد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دلیل نصرت حق زخم نیزه عربست
از اوست هر چه به شرک اندر از بدی شغب است
رسیده ماه محرم به سال پانصد و شصت
به بارگاه وزیر خدایگان بنشست
که تا نظر کند اندر جمال طلعت او
که هیچ شه را مانند او وزیری هست
خجستهرای و همایونلقا و فرّخفال
[...]
کسی نرست ز دنیا مگر خدای پرست
در این زمانه هر آن کس که او به مرد برست
جهان بی خبر آن است و جای بی ادبان
سریر کفر بلند و سرای ایمان پست
رها مکن که جهان تاج بر سر تو نهد
[...]
رئیس دولت و دین ای اسیر دست اجل
شدی و رفت بهین حاصل جهان از دست
زمانه نی در مردی در کرم بشکست
سپهر نی دم شخصی دم هنر دربست
دلم حریق وفاتت چو کرد خاکستر
[...]
چنان به موی تو آشفتهام به بوی تو مست
که نیستم خبر از هر چه در دو عالم هست
دگر به روی کسم دیده بر نمیباشد
خلیل من همه بتهای آزری بشکست
مجال خواب نمیباشدم ز دست خیال
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.