آن سروناز بین که چه خوش راست قامتست
چون بگذرد به باغ ز قدّش قیامتست
هرکس که صبحدم نظری کرد بر قدش
تحقیق شد که عاقبتش بر سلامتست
چون بگذری به ناز به بستان سرای دل
سرو از میان جان به چمن در قیامتست
عمریست تا که این دل مسکین مستمند
از شدّت فراق تو اندر ملامتست
بردی تو از برم دل و دادی به دست هجر
مسکین دلم ز غصّه ی تو در ندامتست
مرغ دلم مقید زلف تو شد ز جان
نیکش نگاه دار کنون چون بدامتست
پیوسته دل به صبح رخ تو چو ابرویت
در بند طرّه ی سر زلف چو دامتست
ای ماه مهربان که به بام ایستاده ای
خورشید خاوری ز دل و جان غلامتست
با کس وفا نکرد جهان خوش برآ، دمی
خوش بگذران تو عمر، جهان چون به کامتست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیبایی و جذابیت یک دختر به نام سروناز است که بر قامت خوشتناورش تاکید میشود. شاعر از قد و جمال او به عنوان نشانهای از قیامت یاد میکند و به تاثیر شگفتانگیز او بر دلها اشاره میکند. شاعر از فراق و دوری معشوقش ناراحت است و احساس تنهایی و اندوه میکند. او دلخوشی و آسایش را در زیبایی معشوقش جستجو میکند و به او میگوید که بهترین و باوفاترین لحظات را باید در کنار او سپری کند. کل شعر بر حس عشق و دلتنگی متمرکز است و به زیباییهای دنیا و معشوق پرداخته میشود.
هوش مصنوعی: نفرینی که به زیبایی و چهرهاش میبالد، وقتی که با قامت بلندش از کنار باغ میگذرد، به قدری جذاب است که همه جا را تحت تأثیر قرار میدهد.
هوش مصنوعی: هر کسی که در آغاز صبح نگاهی به قامت او بکند، میتواند بفهمد که سرانجامش به خوبی خواهد بود.
هوش مصنوعی: وقتی با elegance و لطافت از کنار ما عبور میکنی، مانند درخت سرو هستی که در باغ دل ما میروید و در روز قیامت، زیبایی تو درخشانتر از همیشه خواهد بود.
هوش مصنوعی: مدت زیادی است که این دل بیچاره و نیازمند به خاطر شدت دوری تو در حال سرزنش و شکایت است.
هوش مصنوعی: تو دل مرا از من بردی و به هجرانی که بر من میگذرد سپردی؛ اکنون دل بیچارهام از غم تو در افسوس و ندامت است.
هوش مصنوعی: پرنده دل من به زنجیر زلف تو گرفتار شده است، پس از جان او مراقبت کن که اکنون در دام تو افتاده است.
هوش مصنوعی: دل همیشه به چهرهی زیبا و صبحگاه تو وابسته است، مانند ابرویت که در بند گیسوی دلتنگیات گرفتار شده است.
هوش مصنوعی: ای ماه مهربان که در آسمان ایستادهای، خورشید شرق از دل و جان بندهات نشأت گرفته است.
هوش مصنوعی: جنس این دنیا به گونهای است که به کسی وفا نمیکند، پس بهتر است که دمی را که داری خوب سپری کنی. دنیا طبق خواستههای تو خواهد بود، پس از لحظههای خوب استفاده کن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای صاحبی که خطبه دولت بنام تست
کوس شهنشهی زده بر طرف بام تست
جام جهان نمای دل تست و شاه را
اندر جهان نظر بنمودار جام تست
دلرا بجای جام نمودی بچشم شاه
[...]
بر من ز عشق دوست بنوعی قیامتست
جانم ز عشق در همه عالم علامتست
از روزگار خویش مرا صد شکایتست
وز دوستان خویش مرا صد ملامتست
گردل قبول نیست که کردم فدای تو
[...]
شاها تویی که خواجه گردون غلام تست
هر کار کان به کام تو باید به کام تست
ایام وقتی ار نفسی زد به توسنی
اکنون چو بندگان سر افکنده رام تست
تا نفخ صور رسته شد از زخم حادثات
[...]
هر سو که با هزار کرشمه خرام تست
صد دل فتاده پیش به هر نیم گام تست
وه آن تویی و یا مه گردون و یا خیال
ماهی که گاه گاه به بالای بام تست
جانم فدای زلف تو آندم که پرسمت
[...]
دارم شبی، که دوزخ از آن شب علامتست
از روز من مپرس، که آن خود قیامتست
یارب! ترحمی، که ز سنگ جفای چرخ
ما دل شکسته ایم و زهر سو ملامتست
بر آستان عشق سر ما بلند شد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.