با درد دلپذیر تو درمان چه میکنم
بی وصل روح بخش تو من جان چه میکنم
چون رنگ و بوی زلف و رخت در دماغ ماست
ای نور دیده طرف گلستان چه میکنم
با سرو قامتت که ز چشمم نمیرود
من سرو ناز و گوشه بستان چه میکنم
روزی به سهو بر من بیچاره برگذر
آخر ببین که با غم هجران چه میکنم
سرگشتهام به کوچهٔ وصلت ستمگرا
با ما بگو به عشق تو سامان چه میکنم
بی نکهت دو زلف تو عنبر کجا برم
بی لعل جان فزای تو مرجان چه میکنم
با نعمت وصال تو کوثر حکایتیست
با صیت خوش نوای تو دستان چه میکنم
در ظلمت دو زلف تو با پرتو جمال
آخر بگو که شمع شبستان چه میکنم
تا قدّ چون نهال تو بینم میان باغ
رفتار کبک و سرو خرامان چه میکنم
با دُرّ آبدار تو لؤلؤ کجا برم
با لعل دلفریب تو مرجان چه میکنم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر با صدای دلbroken عشق و محبت به معشوق سخن میگوید و احساس بیپاوندی و درد جدایی را بیان میکند. او از زیباییها و خصوصیات معشوقش مانند زلف و قامتش یاد میکند و به این فکر میکند که بدون او چه خواهد کرد. در واقع، شاعر در جستجوی پاسخ به این سوال است که زندگیاش بدون عشق و حضور معشوق چه ارزشی خواهد داشت و چگونه میتواند با غم و درد جدایی مقابله کند. او به تصویرسازیهای زیبا از معشوق و تاثیر او بر زندگی و احساسات خود میپردازد و عمق احساسات عاشقانهاش را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: من با درد دلپذیر تو چه کار کنم؟ بدون وصل تو که روح و جانم را تسکین میدهی، چگونه میتوانم زندگی کنم؟
هوش مصنوعی: چون بوی خوش و زیبایی موها و چهرهات در یاد و خاطر من نقش بسته است، ای نور چشمانم، در این باغ چه کاری از دستم برمیآید؟
هوش مصنوعی: من به لطف قامت زیبایت که هیچگاه از ذهنم نمیرود، نمیدانم با خودم و دیگر زیباییهای باغ چه کنم.
هوش مصنوعی: روزی ناخواسته از کنار من میگذری و ببین که با غم جدایی چه حال و روزی دارم.
هوش مصنوعی: در کوچههای عشق تو، به خاطر ظلم و ستمی که با من کردهای، سرگردان و بلاتکلیف هستم. بگو چه راهی برای رسیدن به تو و سامان دادن به عشقمان دارم.
هوش مصنوعی: بدون عطر و طراوت موهایت، کجا میتوانم بروم؟ و بی جواهر زیبا و جانافزای تو، چه چیزی میتوانم انجام دهم؟
هوش مصنوعی: در لحظهای که به وصال تو میرسم، نعمت بزرگی نصیبم میشود که شبیه به زلال کوثر است. حالا نمیدانم چه کار کنم با زیبایی نام نیکو و صدای دلنشین تو.
هوش مصنوعی: در تاریکی دو زلف تو و زیباییات، بگو که من در این شب تار چه کاری میتوانم انجام دهم.
هوش مصنوعی: در اینجا گویا شاعر میگوید: وقتی که زیبایی و قد بلند تو را مانند نهالی در باغ میبینم، نمیدانم باید چه طور با رفتار زیبای پرنده کبک و درخت سرو رفتار کنم.
هوش مصنوعی: با زیبایی و جذابیت تو، دیگر زیباییهای دنیا بیمعناست و من چه نیازی به جواهرات دیگر دارم؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.