×
۱
عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۰
... بیدقی عطار در عشق تو راند
گر به فرزینی رسد فرزانه ای است
۲
عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۴
... اگر بر جان خود لرزد پیاده
به فرزینی کجا فرزانه گردد
بخیلی کو به یک جو زر بمیرد ...
۳
عطار » الهی نامه » بخش بیست و یکم » (۱) حکایت امیر بلخ و عاشق شدن دختر او
... زبان بگشاد و گفت این کاهلی چیست
من آن شاهم که فرزینم سپهرست
پیاده در رکابم ماه و مهرست ...
۴
عطار » اسرارنامه » بخش دوازدهم » بخش ۶ - الحکایه و التمثیل
... پیاده چون ببینی بر کناره
که فرزین شد ترا گیرد سواره
ذراعی نیست آخر نطع شطرنج ...
۵
عطار » خسرونامه » بخش ۳۴ - رفتن خسرو و گل بباغ
... ز پشت نقره خنگ چرخ برگاه
شه زرینه رخ فرزینه رفتار
پیاده شد ز اسپ پیل کردار ...
۶
عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۳۳ - الحكایة و التمثیل
... عابدان دم از جو خوشه زده
لیک چون فرزین بهرگوشه زده
هم بزرگان جمله متواری شده ...