گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
حسین خوارزمی

دردا که دوست هیچ رعایت نمی‌کند

مردیم از عتاب و عنایت نمی‌کند

قربان تیر دشمن بدکیش گشته‌ام

این جور بین که دوست حمایت نمی‌کند

از دست هجر دیده غمدیده آنچه دید

جز با خیال دوست حکایت نمی‌کند

جانم ز دفتر غم جانان به نزد خلق

فصلی و باب هیچ روایت نمی‌کند

بی‌یار در دیار دلم شحنه غمش

کرد آنچه پادشاه ولایت نمی‌کند

دارم ز اشک و چهره بسی سیم و زر ولیک

وجهی است اینکه کار کفایت نمی‌کند

از دست دشمن است همه ناله حسین

ور نی ز جور دوست شکایت نمی‌کند