گنجور

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
مولانا

چند گریزی ای قمر هر طرفی ز کوی من

صید توایم و ملک تو گر صنمیم وگر شمن

هر نفس از کرانه‌ای ساز کنی بهانه‌ای

هر نفسی برون کشی از عدمی هزار فن

گرچه کثیف منزلم شد وطن تو این دلم

[...]

همام تبریزی

تازه شود حیات ما چون بگشاید او دهن

بوی گل است یا نفس آب حیات یا سخن

از نفسش مشام ما نافه مشک می‌شود

شاید اگر برون بری مجمر عود از انجمن

گر به چمن در آید او یاد نیاورد کسی

[...]

اوحدی

باغ بسان مصر شد از رخ یوسف سمن

گشت روان ز هر طرف آب چو نیل در چمن

جامهٔ توبه زشت شد، وقت کنار کشت شد

بر صفت بهشت شد، باغ، به صد هزار فن

عمر عزیز شد به سر، تخت عزیز گل نگر

[...]

خواجوی کرمانی

بلبل خوش سرای شد مطرب مجلس چمن

مطربه ی سرای شد بلبل باغ انجمن

خادم عیشخانه کوتاه بکشد چراغ را

زانک زبانه می زند شمع زمرّدین لگن

ساقی دلنواز گو داد صبوحیان بده

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه