گنجور

 
همام تبریزی

جان را به جای زلفت جای دگر نباشد

زین منزل خوش او را عزم سفر نباشد

جانا دلم ربودی گویی خبر ندارم

در زلف خود طلب کن زانجا به در نباشد

رویی و صد لطافت چشمی و جمله آفت

زین خوبتر نیاید زان نیک‌تر نباشد

در زیر خرمن گل داری شکرستانی

در هیچ بوستانی گل با شکر نباشد

نقشت همی‌پرستم گو سر برو ز دستم

سودای خوب رویان بی‌دردسر نباشد

جایی که تیرباران آید ز غمزۀ تو

جز جان نازنینان آنجا سپر نباشد

عاشق چنان به بویت از دور مست گردد

کاو را اگر بگیری در بر خبر نباشد

هر عاشقی که چشمش روی تو دیده باشد

گر بنگرد به غیری صاحب‌نظر نباشد

در جان همام دارد امّید روز وصلت

ای وای بر امیدش آن روز اگر نباشد

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
سعدی

با کاروان مصری چندین شکر نباشد

در لعبتان چینی زین خوبتر نباشد

این دلبری و شوخی از سرو و گل نیاید

وین شاهدی و شنگی در ماه و خور نباشد

گفتم به شیرمردی چشم از نظر بدوزم

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سعدی
امیرخسرو دهلوی

ما را ز کوی جانان عزم سفر نباشد

بی عمر زندگانی کس را بسر نباشد

وصف دهان شیرین می گویم و ندانم

در وصف او چه گویم کان مختصر نباشد

زلف ترا به هر سو باد افگند ازان رو

[...]

خواجوی کرمانی

مردان این قدم را باید که سر نباشد

مرغان این چمن را باید که پر نباشد

آن سر کشد درین کو کز خود برون نهد پی

وان پا نهد درین ره کش بیم سر نباشد

در راه عشق نبود جز عشق رهنمائی

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از خواجوی کرمانی
سلمان ساوجی

ما را به جز خیالت، فکری دگر نباشد

در هیچ سر خیالی، زین خوبتر نباشد

کی شبروان کویت آرند ره به سویت

عکسی ز شمع رویت، تا راهبر نباشد

ما با خیال رویت، منزل در آب دیده

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سلمان ساوجی
ناصر بخارایی

در پایش افکنم سر، تا دردسر نباشد

با زلف او دهم دل، تا دل دگر نباشد

روزی به یاد زلفش، گر شب به روز آرم

باید که جز رخ او، شب را سحر نباشد

هرکس که در ره او، بنهاد پای چون شمع

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از ناصر بخارایی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه