گنجور

 
همام تبریزی

گلستانی و ما مستان بویی

چه باشد گر بیابم آرزویی

چو از روی تو محروم است چشمم

سحرگه با صبا بفرست بویی

میان ما چو پیوندی‌ست جانی

فراغت دارم از هر ماه‌رویی

مراد خضر چون آب حیات است

به چشمش در نیاید آب جویی

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
باباطاهر

به هر شام و سحر گریم بکوئی

که جاری سازم از هر دیده جوئی

مو آن بی طالعم در باغ عالم

که گل کارم بجایش خار روئی

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از باباطاهر
عین‌القضات همدانی

یقین دان کو نباشی تو ولیکن

نباشی در میان آنگه تواوئی

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه