از تشنگی بمردم ای آب زندگانی
چون نیستی در آتش احوال ما چه دانی
ما را اگر نخوانی سلطان وقت خویشی
درویش را همین بس کز پیش در نرانی
این نوبهار خوبی تا جاودان نماند
دریاب عاشقان را کامروز میتوانی
با دوستان همدم با همدمان محرم
گر یک نفس برآری آن است زندگانی
منگر در آب ترسم گر روی خود ببینی
پروای ما نداری حیران خود بمانی
خوشبوتر از نسیمی در صبح نوبهاری
شیرینتر از حیاتی در موسم جوانی
ما را اگر تو باشی ملک جهان چه باشد
این است پادشاهی و اقبال و کامرانی
بر رهگذر که آبی بنگر به زیر چشمم
وه گر بود سلامی در زیر لب نهانی
یک دم وصال رویت بی زحمت رقیبان
پیش همام خوشتر از عیش جاودانی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از احساس تشنگی و نیاز به «آب زندگی» سخن میگوید و در پی عشق و وجود محبوب است. او به این موضوع اشاره میکند که در آتش درونیاش، محبوب هیچگونه آگاهی ندارد و اگر محبوب او را نخواند، درویش تنها به یاد او زندگی میکند. شاعر بر این باور است که این بهار زیبا و سرسبزی دائمی نیست و باید از لحظات عاشقانه بهرهبرداری کرد. او به روابط دوستانه و همنفسی با دیگران اشاره میکند و بر اهمیت عشق و وصال تأکید میکند. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که داشتن محبوب، مهمتر از هر پادشاهی و خوشبختی دیگری است.
هوش مصنوعی: از شدت تشنگی جانم را از دست میدهم، ای آب زندگی، چون تو نیستی حال و روز ما در آتش چه حالتی دارد را تو چه میدانی؟
هوش مصنوعی: اگر ما را نخوانی و توجهی به ما نکنید، باز هم برای ما همین کافی است که از پیش خود تو را کنار زدهای.
هوش مصنوعی: این بهار زیبا و دلنشین تا ابد ادامه نخواهد داشت؛ پس به عاشقان توجه کن، چون امروز فرصتی برای خوشی و لذت بردن دارایی.
هوش مصنوعی: با دوستان صمیمی و نزدیک در ارتباط باش؛ زیرا اگر لحظهای ازین دوستی را تجربه کنی، آن لحظه واقعاً زندگی است.
هوش مصنوعی: مراقب باش که به چهرهام در آب نگاه نکنی، چون اگر آن را ببینی، ممکن است از دیدن آن ترسیده شوی. تو به ما اهمیت نمیدهی و فقط در حیرت خودت میمانی.
هوش مصنوعی: نسیمی در صبحگاهان بهاری خوشبوتر و دلانگیزتر از حیات در دوران جوانی است.
هوش مصنوعی: اگر تو در کنار ما باشی، دیگر دنیا چه اهمیتی دارد؟ این تنها وجود توست که باعث خوشبختی و موفقیت ما میشود.
هوش مصنوعی: اگر با دقت به چشمان من نگاه کنی، ممکن است نگاهی آرام و پر از احساس را ببینی. و اگر هم در دل بخواهی، میتوانی سلامی بیصدا و پنهان را حس کنی.
هوش مصنوعی: لحظهای که در کنار تو هستم و لذت وصالت را تجربه میکنم، حتی اگر با رقبایم در حوصلهی همام باشم، برای من از زندگی ابدی و خوشیهای آن بهتر است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گفتم مگر که ما را؛در دل به جای جانی
نه نه خطاست جانا جانی و زندگانی
یار گشاده زلفی دلبند شوخ چشمی
معشوق خوبروئی؛ دلدار خوش زبانی
برده سبق فراقت؛ از رنج بی نهایت
[...]
بختی نه بس مساعد یاری چنان که دانی
بس راحتی ندارم باری ز زندگانی
ای بخت نامساعد باری تو خود چه چیزی
وی یار ناموافق آخر تو با که مانی
جانی خراب کردم در آرزوی رویت
[...]
کردی نخست با ما عهدی چنان که دانی
ماند بدان که بر سر آن عهد خود نمانی
راندی به گوش اول صد فصل دلفریبم
و امروز در دو چشمم جز جوی خون نرانی
آن لابههای گرمت ز اول بسوخت جانم
[...]
ای باد روح پرور زنهار اگر توانی
امشب لطافتی کن آنجا گذر که دانی
در شو چو مهربانی در تیرگی زمانی
یابی مگر نشانی زان آب زندگانی
ره ره گذر بکویش دم دم نگر برویش
[...]
ای جان جان جانم تو جان جان جانی
بیرون ز جان جان چیست آنی و بیش از آنی
پی میبرد به چیزی جانم ولی نه چیزی
تو آنی و نه آنی یا جانی و نه جانی
بس کز همه جهانت جستم به قدر طاقت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.