غیر، نفی غیرت یکتای بی همتاستی
نقش لا در چشم وحدت بین من الاستی
فرقهٔ اشراقیان و زمرهٔ مشائیان
غوطه در حیرت زدند، این چشمه حیرت زاستی
غوص این دریا دمی در خود فرو رفتن بود
سر برآری گر ز خود، قطره نه ای دریاستی
عالم از خورشید رخسارش تجلی زار شد
آفتابی در دل هر ذرّه ای پویاستی
چشمهٔ چشم تو را لای حجاب انباشته ست
ورنه خود جام جهان را دیده بیناستی
بی خبر باشد فرشته، بشنو از لا تعلمون
آدمی دانای راز عَلَّمَ الاسماستی
نقش های بوالعجب در زیر چون پیدا شدی؟
گر نه نقّاش زبردستی در آن بالاستی
تو ز بالا پای معنی گیر و بگذر از جهات
رتبه اش بالاست وز کون و مکان والاستی
هست بالا وصف آن عالم که نبود امتداد
انبساط ار نیست امّا سخت روح افزاستی
عالمی باشد که عقل و جان از آن آمد به ما
نه غلط گفتم که دایم عقل و جان آنجاستی
مولوی گفت از ازل حال ابد معلوم بود
آنچه ما داریم پنهان، پیش او پیداستی
چون ز ما جز فعل زشت اینجا نیامد در وجود
از وجود این قالب جان را چرا پیراستی؟
گفت دانا: قابل جان بود قالب در جهان
بُخل دور از فضل فیّاض جهان آراستی
بال شاهین نظر را آسمان پرواز کن
کژ مدان و کژ مبین و کژ مگو گر راستی
هست هستی خیر محض و بخشش او جود محض
نقص ما عاید به ما، این است اوا حق بی کاستی
هریکی را بود از احسان او چثشم وجود
گر گل و لعلستی و گر خار و گر خاراستی
داد حکمش هر چه را اعیان ثابت خواستند
گرچه ما محکوم، گویا او به حکم ماستی
شد محک فرمان حق نقاد ونقد قلب را
کاین مس استی، آهن ستی، یا زَرِ حَمراستی
خواهش و رعنایی از ما بندگان زیبنده نیست
آنچه آن سلطان زیبایان کند زیباستی
ما گدا او پادشا، ما بنده، او فرمانرو
رستخیز از ما گر انگیزد که حکم او راستی
دل به غیر از عروه الوثقای حق هرگز مبند
فیض او عام است، اگر امروز و گر فرداستی
ملک دنیا نیست غیراز داغ حسرت سوختن
ملک دین جو، چشم آخر بین گرت بیناستی
ملک آن می دان که پایندهست نه پایان پذیر
عاریت عار است اگر خود ملکت داراستی
با همه آلودگیها گفته ای، دل پارساست
پارسا دل کی چنین استی؟ بت ترساستی
بیت معمورت شکم شد خانهٔ دینت خراب
کعبهء دل جوی، تاکی بر در دلهاستی؟
هرکه فانی شد ز خود، باقی به حق خواهد شدن
گر توانی بگسلی از خویشتن، یکتاستی
تا گرفتار خودی، در دوزخ نقد خودی
از خودی گر فارغی، در جنّت المأواستی
یا حبیبی انت فرج کربت القلب الحزین
عمرها شد در هوایت بی سر و بی پاستی
رحم فرما، یک نظر بر سینه چاکش نگر
در خرابات محبّت عاشق رسواستی
صفحه را دریای خون کردی بیفکن خامه را
آستینت جوی خون و دیده خون پالاستی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به مضامین فلسفی و عرفانی میپردازد و به اهمیت وحدت، عشق و حقیقت الهی اشاره میکند. شاعر به یکتایی خداوند و رازهای عمیق وجود اشاره میکند و بر این باور است که انسانها باید از خود و دنیا فراتر بروند تا به حقیقت دست یابند. اشارهای به حیرت و جاودانگی وجود دارد و نیز به محدودیتهای انسانی در درک عمیقتری از حقیقت میپردازد. همچنین، شاعر به ارتباط بین عشق الهی و شور و شوق انسانی تأکید دارد و به اهمیت اتحاد با خود و پرهیز از خودخواهی میپردازد. در نهایت، شاعر به جاذبههای عشق و نیاز به وجود معشوقه اشاره میکند که میتواند انسان را از تنهایی و حسرت برهاند.
هوش مصنوعی: غیر از او، وجود چیزی دیگری به معنای نادیده گرفتن اصالت و یکتایی او است؛ همچنان که در دیدهی وحدت، هیچ چیزی جز او وجود ندارد.
هوش مصنوعی: مکتبهای اشراق و مشا به طور عمیقی در حیرت و تعجب غرق شدهاند، زیرا منبع این حیرت از وجود و هستی میجوشد.
هوش مصنوعی: غوطهور شدن در این دریا به معنای لحظهای به درون خود فرو رفتن است. اگر از این حالت خارج شوی، باید بدانی که تو تنها یک قطره هستی و دریا نخواهی بود.
هوش مصنوعی: جهان به خاطر تابش زیبایی او روشن و حیاتی شده است، و هر جزئی از کائنات در دل خود نشانهای از آن نور را دارد.
هوش مصنوعی: چشمهایت مانند چشمهایی پر از احساسات و زیباییها هستند، اما به خاطر حجاب و خرافات، نمیتوانی حقیقت جهان را ببینی. اگر از این موانع عبور کنی، میتوانی واقعیت را به وضوح مشاهده کنی.
هوش مصنوعی: فرشته ممکن است از برخی مسائل بیخبر باشد، اما انسان، که به اسرار آگاه است، به خوبی میداند و علم را از طریق تعلیم دریافت کرده است.
هوش مصنوعی: چطور این نقوش زیبا و شگفتانگیز را در زیر این مکان مشاهده کردی؟ مگر اینکه یک نقاش بسیار ماهر در این بلندی به کار مشغول باشد.
هوش مصنوعی: به معانی عمیق و کمالات معنوی توجه کن و از رتبهها و جایگاههای دنیوی و مادی فراتر برو، زیرا مرتبهای که در آن قرار داری از جنبههای مادی بالاتر است و ریشهات در عالم وجود و بالاتر از تمامی مکانهاست.
هوش مصنوعی: در مورد آن عالم، به نظر میرسد که اگرچه گستردگی او بیپایان نیست، اما وجودش به شدت روحافزا و جانبخش است.
هوش مصنوعی: باید دقت کنیم که انسانی باشیم که از عقل و روح به درستی بهره ببریم، نه اینکه فقط به زبان بگوییم عقل و روح در ماست، بلکه واقعاً در خودمان این صفات را پیدا کنیم.
هوش مصنوعی: مولوی میگوید که از ابتدا، حال و آیندهی همه چیز برای خداوند آشکار بوده است. آنچه ما هنوز نمیدانیم و در سینهمان پنهان داریم، برای او کاملاً روشن است.
هوش مصنوعی: اگر از ما جز کارهای ناپسند چیز دیگری در اینجا به وجود نیامد، پس چرا جان را از این قالب (بدن) جدا کردی و به آن شکل آراستهای؟
هوش مصنوعی: عالمی گفت: وجود انسان در این دنیا به ظرفیت او بستگی دارد و خساست دور از فضیلت و generosity، این دنیا را زیبا کرده است.
هوش مصنوعی: به پرواز درآی و دیدگاه خود را در آسمان وسیع قرار بده، از کجروی، کژبینی و گفتن نادرست پرهیز کن؛ زیرا تنها حقیقت را باید در نظر داشت.
هوش مصنوعی: وجود او، خیر خالص و بخشش او نیز کاملاً بینقص است. اما نقصهای ما به ما برمیگردد. این همان حقیقت است که هیچ کاستی ندارد.
هوش مصنوعی: هرکسی نسبت به احسان دیگران نگاه خاصی دارد، چه این احسان به شکل زیبایی مانند گل و لعل باشد و چه به شکل زشت و خاری.
هوش مصنوعی: حکم او بر اساس خواستههای چیزهای ثابت است و اگرچه ما محکوم به نظر میرسیم، اما او به خواستههای ما رسیدگی میکند.
هوش مصنوعی: محک و میزان قضاوت الهی به گونهای عمل میکند که قلبهای مردم را میسنجد. آیا این مس خاکی است، یا آهنی محکم، یا طلایی ارزنده؟
هوش مصنوعی: زیبایی و خواهش ما بندگان به گرد پای آن سلطان زیبا نمیرسد؛ آنچه او انجام میدهد، حقیقی و زیباست.
هوش مصنوعی: ما در مقام گداییم و او در مقام پادشاه؛ ما بندهایم و او فرمانروایی بزرگ. اگر او از ما خواستهای داشته باشد، مطمئناً دستور او به حقیقت و راستی خواهد انجامید.
هوش مصنوعی: دل خود را به چیزی غیر از حقیقت الهی وابسته نکن؛ نعمت و فیض او گسترده است، چه امروز و چه فردا.
هوش مصنوعی: دنیا متعلق به کسی نیست و تنها به حسرت سوختن میانجامد. بنابراین، اگر به حقیقت نگاه کنی و درک عمیقتری داشته باشی، خواهی دید که اصل و جوهر زندگی چیزی متفاوت است.
هوش مصنوعی: ملک آن چیزی است که ابدی و پایدار است و به پایان نمیرسد. اگر چیزی را به امانت داری، این نشاندهندهٔ عدم مالکیت واقعی است و آن را باید به عنوان عاریه بپذیری.
هوش مصنوعی: با تمام ناپاکیهایی که در دنیا وجود دارد، تو میگویی که دل پاکی داری. اما آیا واقعاً کسی که دلش پاک است، چنین حالتی دارد؟ تو در حقیقت ترسویی بیش نیستی.
هوش مصنوعی: وقتی که شکم شما محور زندگیتان شده و خانهٔ دینتان را ویران کرده، باید تا کی در دلها منتظر بمانی و به دنبال حقیقت و عشق واقعی بگردی؟
هوش مصنوعی: هر کس که از خودخواهی و ego خود رهایی یافت، به حقیقتی پایدار تبدیل خواهد شد. اگر بتوانی از خود جدا شوی، به وحدت و یگانگی میرسی.
هوش مصنوعی: اگر در دام جدال با خود گرفتار شوی، دچار عذاب و رنج خواهی شد. اما اگر توانستهای از این جدال رها شوی، به بهشتی از آرامش و آسایش دست خواهی یافت.
هوش مصنوعی: ای محبوب، تو مایهٔ آسایش دل غمگین منی. عمرم در عشق تو بدون سر و بیپناها سپری شده است.
هوش مصنوعی: لطفاً کمی رحمت به خرج بده و به سینهای که به خاطر عشق زخمدار شده یک نگاهی بینداز. در این خرابگاه که مربوط به عشق است، عاشق به خاطر علاقهاش در معرض رسوایی قرار گرفته است.
هوش مصنوعی: صفحه را مانند دریایی از خون نکن و قلم را کنار بگذار، آستینت را به جوی خون و چشمانت را به پاکی خون مشبّه کن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دشت گویی گستریده حله دیباستی
کوه گویی توده بیجاده و میناستی
کشتزار از سبزه گویی آسمانستی درست
وآسمان ساده را گویی کنون صحراستی
ارغوان لعل گویی دو لب معشوق ماست
[...]
این چه خیمه است این که گوئی پر گهر دریاستی
یا هزاران شمع در پنگان از میناستی
باغ اگر بر چرخ بودی لاله بودی مشتری
چرخ اگر در باغ بودی گلبنش جوزاستی
از گل سوری ندانستی کسی عیوق را
[...]
آن بت مجلس فروز امروز اگر با ماستی
مجلس ما خُرّمَستی کار ما زیباستی
خفته و مست است و پنداری که از ما فارغ است
عیش ما خوش نیست بی او کاشکی با ماستی
گرچه می خوردست و از مستی به خواب اندر شدست
[...]
خسروا بشنو فزونی از چون من کام کاستی
راستی بتوان شنود آخر هم از ناراستی
شرم دار آخر مجو زین بیشتر ازار خلق
از برای بیوفایی تاکسی کم کاستی
زشت باشد بهر دنیا موری آزردن ولیک
[...]
در فنای محض افشانند مردان آستی
دامن خود برفشاند از دروغ و راستی
مرد مطلق دست خود را کی بیالاید به جان
آخر ای جان قلندر از چه پهلو خاستی
سالکی جان مجرد بر قلندر عرضه داد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.