گنجور

حاشیه‌گذاری‌های خ م

خ م

علاقمند به شعر


خ م در ‫۱ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۲۳:۲۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۷:

شعر هم آهنگ از فصیحی

 

باد قاصد ساعتی آید که کس بیدار نیست

ماه داند شام را محتاج هر گفتار نیست

پیوند به وبگاه بیرونی

 

خ م در ‫۱ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۲۳:۲۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۵:

شب است و شاهد و شمع و شراب و شیرینی

به عشق گر تو کشی دست دوستان بینی

اگر ز طالب خوش روی روی گردانی

شود فسانه شاهی کنار مسکینی

چو شیخ کعبه کند جای هر هوس بازی

زنم طریق ز خمدان تو عیب من بینی؟

چو درد تند، کند درد خرد را خنثی

حمیم، داغ‌تر از هجر شمس را می‌بینی؟

به ره برم به چه سانی صبای ساکن را

که تا به یار برد نامه همچو شاهینی

مهدی فصیحی رامندی

پیوند به وبگاه بیرونی

 

خ م در ‫۱ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱۵ تیر ۱۴۰۱، ساعت ۰۰:۴۰ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۲:

تضمین به همین شعر (اشعار مهدی فصیحی رامندی) کلیک کنید

 

خ م در ‫۱ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱۵ تیر ۱۴۰۱، ساعت ۰۰:۳۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۶:

پناهی بُرد از دردی به دردی مرد درمان جو

جز این هرگز دوایی بهره درمانم نمی‌بینم

 

مهدی فصیحی رامندی

 

خ م در ‫۱ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱۵ تیر ۱۴۰۱، ساعت ۰۰:۲۹ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۹:

فراقش عشق را زاید، وصالش عشق را کاهد

((که آب زندگی هم می‌کند خاموش آتش را))

 

مهدی فصیحی رامندی

 

خ م در ‫۱ سال و ۹ ماه قبل، چهارشنبه ۱۵ تیر ۱۴۰۱، ساعت ۰۰:۲۱ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۰:

فراقش عشق را زاید، وصالش عشق را کاهد

((که آب زندگی هم کند خاموش آتش را))

 

مهدی فصیحی رامندی

 

خ م در ‫۱ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۳ تیر ۱۴۰۱، ساعت ۲۱:۱۸ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » مسمطات » در مدح امیرمؤمنان (‌ع‌):

ماه و دلبرم نامد، شمس و دلبری آمد

شام و روز و یک صحرا، این دو سر نمی‌جمعد

 

مهدی فصیحی رامندی

 

خ م در ‫۱ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۳ تیر ۱۴۰۱، ساعت ۱۹:۴۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳:

اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را

به خال هندویش بخشم تمام مصلحت‌ها را

 

هر آنکس چیز می‌بخشد بسان نور می‌بخشد

نه چون شاعر که میبخشد تمام آرزوها را

 

نخواهم ترک شیرازی به صرف دیر پُر فانی

بسا هدیه‌ی شاعرها برد دوزخ نگارا را

 

مهدی فصیحی رامندی

 

خ م در ‫۱ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۳ تیر ۱۴۰۱، ساعت ۱۹:۴۴ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۵۰:

آسوده بخواهی به تو رب کار دهد

تکریم دهد آدم و عالم به ابد

 

بر خلق نزن پیله و نقصان و گنه

در قلب نکن کینه و دشنام و حسد

 

مهدی فصیحی رامندی

 

خ م در ‫۱ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۳ تیر ۱۴۰۱، ساعت ۱۹:۴۱ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۵:

به ثروت‌ها به حشمت‌ها حکومت ها که بید اینجا

مبندی دل نسیمی را که یک لحظه دمید اینجا

 

خ م در ‫۱ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۳ تیر ۱۴۰۱، ساعت ۱۹:۳۰ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۷۵:

سِیاهی‌های معصیت برد بس خواب، آدم را

که دانی شام تارم هم برد بس خواب، عالم را

 

حیاتی در دلش شد آنکه حی شد در حیاطی تار

به حق ره می‌بری گر حی کنی طی، شام تارم را

 

نشد شب‌زنده‌داری، آنکه شب بیدار و وردی گفت

حیاطی تار گر باشد گذارم من نمازم را

کنی عادت به هر چیزی که بینی مستمر او را

کی شد عادت بکردن یا نکردن سنجه آدم را؟

 

((دل روشن اسیر رنگ و بو هرگز نمی‌گردد

در آتش می‌گذارد لاله و گل نعل شبنم را))

 

مهدی فصیحی رامندی

 

خ م در ‫۱ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۳ تیر ۱۴۰۱، ساعت ۱۹:۲۳ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۰۸ - لغز:

گویند خدا عفو نکردش دم مرگ

گو پس که چه نفعیست درین صاحب ارگ

 

گویند بشد قهر به این صاحب جرم

دریا چه غمی داشت ز افتادن برگ

 

مهدی فصیحی رامندی

 

خ م در ‫۱ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۳ تیر ۱۴۰۱، ساعت ۱۹:۱۷ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۵۰:

نهان شد ماهِ تابانم چو او مَه رخ به طارم نیست

دگر هر شام تارم، زهره‌ها دیدن چه بیهودست

نکن هی آرزو ای دل، که تبریزی ندیدش جان

دگر صائب رهی بر خلوتی جستن چه بیهودست

مهدی فصیحی رامندی

 

خ م در ‫۱ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۲۷ خرداد ۱۴۰۱، ساعت ۱۵:۵۹ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۴:

سِیاهی‌های معصیت بَرَد بس خواب، آدم را

تو دانی شامِ تارم هم برد بس خواب، عالم را

 

حیاتی در دلش شد آنکه حی شد در حیاطی تار

به حق ره می‌بری گر حی کنی طی شام تارم را

 

نشد شب زنده‌داری آنکه شب بیدار و وردی گفت

حیاطی تار گر باشد، گذارم من نمازم را

 

کنی عادت به هر چیزی که بینی مستمر او را

کی شد عادت بکردن یا نکردن، سنجه آدم را

 

((دل روشن اسیر رنگ و بو هرگز نمی‌گردد

در آتش می‌گذارد لاله و گل نعل شبنم را))

 

مهدی فصیحی رامندی

 

خ م در ‫۱ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۲۷ خرداد ۱۴۰۱، ساعت ۱۲:۱۵ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۲۶:

((روشنگر وجود به راه اوفتادن است

در جویبار، سبزی آب از ستادن است))

 

تقلید و پیروی نبرد راه شیخ را

این کار را که حرفه میمون گشادن است

 

زاهد رو هندوانه خود را بیاب که

کارت همی نمک به نمک‌ها فتادن است

 

شاعر تو شعرِ خویش به هر کس نخوان و بس

لب بر مُسِن، شکر به دو دریا نهادن است

 

طالب به دهر نیز به تقلید نشد سعید

تقلید بوسعید، به مجهول ماندن است

 

مهدی فصیحی رامندی

 

خ م در ‫۱ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۲۷ خرداد ۱۴۰۱، ساعت ۱۲:۰۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۱:

سروِ خاکی دل خود جمع نمودش تا گفت

که تو پیچند، صبا از تو ملایم‌تر رُفت

 

سرو را گفت که آرام‌تر از او دیدم

به زمانی که زمان بر خَمِ چوگانش خفت

 

زیر و رو کن تو به چوبی لجنش آید فوق

جویِ آبی که تو از خویش به پاکی می‌گفت

 

گو صبا را، تو مَداری دلِ خود، خوش بر سرو

موسمی گر بشوی، او ز تو بد باید گفت

 

محض مردم نشود زیست فصیحی، دریاب

((ساقیا می ده و کوتاه کن این گفت و شنفت))

 

مهدی فصیحی رامندی

 

خ م در ‫۱ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۲۷ خرداد ۱۴۰۱، ساعت ۱۲:۰۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۴:

عقل بیاسای و به دل گوش جوش

دیده بگردان و نکویی بنوش

بهره رسیدن به ارم ای حمیم

چشم رجایت به سخا، نور هوش

آنچه امل هست مرا سوی خویش

دان که همی هست گناهان دوش

بنده ندارم به دو دستان خویش

جز که گنه پر شده دستان هوش

با توبه جرمم همه نیکی شود

این سخن هی ده به رب ای سروش

ان هما، عشق صبا، ای فصیح

این غزل خاطر حافظ بکوش

((هاتفی از گوشه میخانه دوش

گفت ببخشند گنه می بنوش))

مهدی فصیحی رامندی

 

sunny dark_mode