گنجور

حاشیه‌ها

مسعود در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۱۵:۳۴ دربارهٔ منوچهری » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۸:

در بیت چهارم فکر می کنم "عدوی" باید با "عدو" (Adove) جایگزین شود. البته شنیدم ولی مطمئن نیستم

علیرضا بختیاری در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۱۳:۳۸ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳ - گوهرفروش:

با درود به روح بزرگ استاد شهریار که با زیبایی هرچه تمام تر این شعر را سروده اند
و تشکر از محسن چاووشی عزیز که این شعر را به زیبایی اجرا کرده

افشین در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۱۳:۱۴ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » ترکیبات » گلهٔ یار دل‌آزار:

این شعر را به طور کامل داریوش اقبالی دکلمه کرده ولی دکلمش خیلی بی کیفیته. برید تو گوگل سرچ کنید دانلود کنید و حالشو ببرید

بتشکن در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۱۲:۵۲ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۵:

خب فکر میکنم انگار هرکسی این رو میخونه تو ذهنش صدا و اهنگ محسن چاووشی رو هم ضمیمش میکنه
دست اقای چاووشی درد نکنه اما
دوستان توجه کنید وحشی در شعر درد بزرگی که الان خیلی ها دچارش میشن رو تصویر کرده و اون اشتباه در عشقه!!
چیزی که الان جاشو با هوس عوض کرده و غلطی که خیلیا از دهنشون در میاد.
دوستان اشعار کهن معانی زیاد و پندهای فراوونی دارن که بد نیست همراه با صدای محسن چاووشی و اهنگش به این موارد هم دقیق بشید تنها توجهتون رو حلب میکنم به حافظی که عاشقه و تیر عاشق کش بردلش خورده و این شعر که شاعرش غلط کرده غلط
دوستان اینها در تعارض نیستن لطفا درباره هوس و عشق کمی فکر کنید

امیر م در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۰۶:۴۶ دربارهٔ عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » گفتار بوعلی طوسی دربارهٔ اهل جنت و اهل دوزخ:

در بیت سیزدهم "آگه" صحیح است.

امیر حسینی در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۰۵:۳۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۲۶ - فرمودن والی آن مرد را کی این خاربن را کی نشانده‌ای بر سر راه بر کن:

این بیت نیازمند اصلاح است:
مصطفی فرمود از گفت جحیم
کو بممن لابه‌گر گردد ز بیم
مصرع دوم با اصلاحات به این صورت می‌شود:
مصطفی فرمود از گفت جحیم
کو به مومن لابه‌گر گردد ز بیم

عرفان در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۰۳:۴۵ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳ - گوهرفروش:

خیلی جالبه، که طرفدارای محسن چاووشی عزیز که خودمم یکیشونم در عرض 2روز تا اینجا نفوذ کردن! ولی عزیزان اینجا " موسیقی ما " نیست، لطفا به ماهیت سایت توجه کنین . به اساتید عزیزم که حاشیه نوشتن می خوام بگم که این اشعار از دل برومده و الهام گونه بوده، ترانه ی پاپ و استفاده از کلمات مناسب برای ساخت شعر عاشقانه که نیست! میگین به جای این کلمه اون کلمه رو " میزاشت " بهتر بود؟؟؟!!!!!!

بتشکن در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۰۰:۲۵ دربارهٔ اقبال لاهوری » زبور عجم » بخش ۱۲۴ - جهان رنگ و بو پیدا تو میگوئی که راز است این:

انتظاری نیست که کسی حاشیه بر این اشعار بزنه این شعر یک شاعره هندیه که هر چقدر هم بخواد از سبک هندی پیروی نکنه نتونه به هر حال توجه داشته باشین سوالات فیلسوفانه به همراه جواب و برانگیختن تفکر هم در مضمون و هم در نوع چینش واژه ها هست
خواهشا کسی که میخونه شاکی نشه که این چه حور شعریه چون این موضوع که شاعر داره دربارش حرف میزنه لازمش همین تفکر برانگیزی و پیکیدن در واژه هاست تا اپر کسی خواست بفهمه کامل بفهمه و کسی که نخواست یا نتونست اصلا نفهمه
دردا که این معما شرح و بیان ندارد و اگر هم خواستی شرحش بدی میشه اشعاری مثل غزلهای بیدل و اقبال

بتشکن در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۰۰:۱۰ دربارهٔ اقبال لاهوری » زبور عجم » بخش ۱۲۳ - بگذر از خاور و افسونی افرنگ مشو:

دارم برا هر شعر یه چیزی میذارم نگین چقدر حرف میزنه
من یه جورایی اقبال رو روشنگر فرهنگ خود و روشنگر ذهن ناب ادمی میدونم نه بخاطر تفکر خودم بلکه چیزیه که در اشعار این عالم مشهوده این شاعر نه با غربی که پراز رنگ و جلوه های اغفال گرانست خوشش میاد و نه از شرقی که اسیر خرافه و رسوم کهنه باشه خوشش میاد بلکه اعتقاد به انسانیت داره که باز تو این شعر با کمال هنر حرفش رو زده و اینه که اقبال رو از شاعرای همزمان خودش متمایز کرده

بتشکن در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۲۳:۵۰ دربارهٔ اقبال لاهوری » زبور عجم » بخش ۱۲۲ - ترا نادان امید غمگساریها ز افرنگ است:

جالبه اینجا باید نگاه کسایی که میگفتن قالب غزل تنها عاشقانست و... رو جلب کنم به اقبالی که داره عاشقانه کنایه به شرق و میراثشون میزنه و با تمام وجود معتقده که اشتباه از ماست که چشممون تنگه نه از فرهنگمون توجه دوستان رو جلب میکنم به معنای بیت به بیت که از حوصله ی یک حاشیه بدوره
دوستان حواستون باشه اقبال کسی نیست که فرهنگ غرب و نشناسه و ندیده باشه چه بسا درک چهره اصلیه فرهنگ غرب رو بهتراز خوده غربی ها باجان و دل شناخته و الان داره این شعر رو تحویل میده
شعرهای اقبال نیاز به تفسیر ونگاه های نقادانه ی فلسفی تاریخی اجتماعی و ادبی داره و این حاشیه ها فقط یک تلنگر برای خوانندست که بدونه چه حد باید توجه داشته باشه

بتشکن در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۲۳:۱۵ دربارهٔ اقبال لاهوری » زبور عجم » بخش ۱۱۸ - چون چراغ لاله سوزم در خیابان شما:

علامه اقبال لاهوری بایداول بدونیم ایشون از حد یه شاعر ساده که حدیث نفس کنن گذشتن و باید به شناخت ایشون از جهان ایمان داشت درباب این شعر چیزی که مشهوده نگاه پرامید به عجم هاست باید درباره دو منطقه کافرستان و بدخشان هم بگم که منظور شاعر افغانستان بوده و درباره ی مردی که زنجیر غلامان بشکند با اینکه این یه بحث مذهبی نیست اما به دوست عزیزی که گفتن اقبال اهلسنت بوده و... بگم که در اهلسنت هم به قائم آل نبی اعتقاد وجود داره که دو نظریه رواح داره بینشون اول هنوز بدنیا نیومده و دوم بدنیا امده ووو

الهه اشراقی در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۲۰:۱۶ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳ - گوهرفروش:

روحش شاد

احمد در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۱۸:۱۸ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳۷۷ - لغز به اسم سلطان سنجر و بیان آنکه عدد نام سنجر با پیغمبران مرسل یکیست:

لطفا اگه کسی معنی کامل این شعرو میدونه بنویسه. من بخاطر بعضی از کلمات ثقیل این شعر و تلمیحات زیادی که داره و من از آنها بی خبرم نمیتونم معنای کامل آن را درک کنم.
ممنون

عماد در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۱۷:۴۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳:

در جواب جواد یاوری:
«معاینه دیدن» در آغاز حشو به نظر میآید. اما این گونه نیست. اگر به معادل امروزی اش برگردانیم چیزی میشود شبیه به این که: اگر با چشم خودم ببینم....
بدیهی ست که دیدن با چشم است اما این ساختار برای تاکید به کار میرود.

احمد در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۱۷:۳۲ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۵:

تا موقعی که این شعر توسط چاوشی خوانده نشده بود کسی پای این شعر هیچ کامنتی ننوشته بود این هم باعث تاسفه هم خرسندی. باعث تاسف که تا قبل از این کمتر این شعر دیده شده و باعث خرسندیه که بالاخره به لطف یه خواننده پاپ ما بتونیم تاریخ گمشده خودمون را پیدا کنیم

ابوالفضل در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۱۴:۰۴ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵ - نقش حقایق:

حضرت استاد آیت الله فاطمی نیا از این بیت " آهسته که اشکی به وداعت بفشانیم ای عمر که سیلت ببرد چیست شتابت " بسیار خوششان آمده است .

شهرام در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۱۴:۰۰ دربارهٔ عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۵:

بیت اول:

ز دو دیده خون فشانم، ز غمت شب جدایی
چه کنم؟ که هست اینها گل باغ آشنایی
به این صورت صحیح است لطفا تصحیح فرمایید

مریم در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۱۳:۱۰ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۰:

من این شعر را در سال 82 در کنسرت همنوا با بم شنیدم واقعا بی نظیره

بهروز بیضایی در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۱۲:۱۳ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۵:

این کوزه گر دهر که چنین جام لطیف
هربار که ساخت، بر زمین می زندش
دارد هدفی ز سازش و شکستنش
هربار که ز مهر، بر زمین می زندش

علی صفری در ‫۱۲ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۰۹:۰۴ دربارهٔ عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱:

وزن شعر
فاعلاتن مفاعلن فاعل
با دو اختیار در رکن اول و آخر - در رکن اول فاعلاتن با اختیار تبدیل به فعلاتن می شود و در رکن آخر فاعل(فعلن) تبدیل به فَعَلن
وزن بسیار زیبا و روانی است

۱
۵۱۷۸
۵۱۷۹
۵۱۸۰
۵۱۸۱
۵۱۸۲
۵۶۳۰