سعید در ۱۲ سال قبل، شنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۵۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۹۱:
فلاح در مقابل سالار آمده که زمین دار و مالک بزرگ است
سعید در ۱۲ سال قبل، شنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۵۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۹۱:
فلاح کشاورزیست که در زمین دیگران کار میکندو در واقع برای ارباب و مالکان بزرگ
امین کیخا در ۱۲ سال قبل، شنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۳۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۷۵:
عشرت جانم من مدتی هست که می خواهم به نوشتن دیوان شمس روی بیاورم که می پندارم بهترین ارث برای یک فرزند تواند بود . چطور فکر میکنی ایا بهتر نیست من به همان نستعلیقم بپردازم و میدان را برای دوستان راست اندیش ( ارتودکس) در ادبیات بازتر بکنم ؟
کاش بنویسی و به فر و شکوه فارسی افزون کنی برادر یا خواهر . فارسی ملک مشاع همه مردم ماست بنویس من هم می نیوشم .
امین کیخا در ۱۲ سال قبل، شنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۰۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۷:
مهرای جان مانند نام مهربانت به نرمی انتقاد کردی درود به تو
امین کیخا در ۱۲ سال قبل، شنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۰۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۸۴:
یکی از بدبختی های ما این است که لب شکرین معنی لب شیرین می داده حالا نام بیماری cleft lip شده است !
مهرای در ۱۲ سال قبل، شنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۴۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۷:
البته به شوخی شما گفتید راه آبی زدن میان پارس و خراسان دغدغه سعدی بوده! شایدم این شک درست باشد از شما. ولی بدانید آن موقع خراسان زمانه خوارزمشاهیان در واقع خراسان بیشتر شامل ایران میشد و مرز دریایی هم داشت و اصلا معنای خوراسان یکی اش شرق است و اینکه کشتی از فارس در جنوب به شرق ایران رود عجیب نیست مثل بنادر مکران و کراچی.
امین کیخا در ۱۲ سال قبل، شنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۳۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۸۰:
هر جانی که گرفتار پستی نباشد بینا می شود جهاندار پاک همه مان را به راستی و درستی راهبر باد
مهرای در ۱۲ سال قبل، شنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۲۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۶:
البته به شوخی شما گفتید راه آبی زدن میان پارس و خراسان دغدغه سعدی بوده! شایدم این شک درست باشد از شما. ولی بدانید آن موقع خراسان زمانه خوارزمشاهیان در واقع خراسان بیشتر شامل ایران میشد و مرز دریای هم داشت و اصلا معنای خوراسان یکی اش شرق است و اینکه کشتی از فارس در جنوب به شرق ایران رود عجیب نیست مثل بنادر مکران و کراچی.
امین کیخا در ۱۲ سال قبل، شنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۱۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۷۵:
عشرت جانم من هیچ کجا هم نگفته ام که صاحب نظر هم هستم نمی دانم چگونه به نظر شما این گونه رسیده است .اما زریه در صفحه 404 کتاب فرهنگ پارسی است نوشته جلال الدین کزازی و اینکه سلیح در شاهنامه است که همه می دانند و اینکه سلحشور از شستن سلاح نیست نوشته دکتر پرتو است نویسنده فرهنگ واژه یاب و اینکه ضریح مشجر است مانند زره هم ادم در نگاه می فهمد و دیگر نیاز به پیچیده شدن ندارد وانگهی من فرصت شغلی و نان کسی را که نمی برم اگر کناره نویسی بکنم وانگهی اصلن شما راست می گویید من نیازی به ستوده شدن ندارم و از دشامیزی ( اختلاط نامناسب ) فضای مجازی اگاهم .
حسین در ۱۲ سال قبل، شنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۱۷ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶ - ویلن تاجبخش:
برای ساز دلنواز استاد محمود تاجبخش سروده شده
امین کیخا در ۱۲ سال قبل، شنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۰۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۷۵:
عشرت جانم با درود به شما من کوچک شما هستم .شما هم بنویس مثلا بگو امین کیخا اشتباه کرد به فان دلیل ان موقع و همین حالا هم ممنون می شوم . کهتر شما کیخا .
عشرت در ۱۲ سال قبل، جمعه ۲۶ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۲۲:۵۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۷۵:
دوستان عزیر سلیح ممال سلاح است. لطفا به لغت نامه مراجعه کنید و هرگز به حاشیه ها اعتماد نکنید حتی حاشیۀ بنده. متأسفانه هرکس وارد ادبیات میشود بدون تخصص و با دو کتاب و مقاله خواندن صاحبنظر میشود. آیا ما میرویم به جای پزشکان نسخه بنوبسیم که آنان به جای ادیبان حاشیه مینویسند!!
نوشین در ۱۲ سال قبل، جمعه ۲۶ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۲۰:۲۰ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۹ - حالا چرا:
نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا!!!
عاشق این بیتش هستم،
احساس به معنای واقعی کلمه از این غزل میباره...
این همه ناکامی توی عشق که همیشه بوده و هست!
واقعا چرا این دنیا و آدماش اینطورن،افسوس... شهریار دیگه دلی براش نمونده بود که ثریا رو قبول کنه!اما ای کاش قبولش میکرد :(
امین کیخا در ۱۲ سال قبل، جمعه ۲۶ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۱۹:۵۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۸۵:
این چامه چه مهربانانه و دلسوزانه مردم را به خدا خواهی و جانپروری می خواند . هیچ از خود خواهی نشان ندارد انسان گویا ملکی را می بیند در سخن که نرمگوی و دلسوز و نیکخواه است .
امین کیخا در ۱۲ سال قبل، جمعه ۲۶ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۱۹:۴۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۸۵:
پشت دار نام یزدان است و چه نام نیکی
امین کیخا در ۱۲ سال قبل، جمعه ۲۶ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۱۹:۴۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۸۵:
کامبخش معنی روسپی هم می دهد کسی که کامجوی را سیر می کند .
امین کیخا در ۱۲ سال قبل، جمعه ۲۶ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۱۹:۴۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۸۵:
غوطه از لغت گود است باید غوته نوشته شود
امین کیخا در ۱۲ سال قبل، جمعه ۲۶ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۱۹:۴۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۸۵:
میر در بیت اول همان میرشکار است که جهانی مسخر اوست تا شکاری بکند و گویا در دشتی جرگه می کنند و میرشکار تاختن و واماندن اسبها را پایشمندانه ( با احتیاط) دنبال می کند. درست مانند ادم که اسما ن و زمین اماده اند که او درستی را بگزیند و راستی را بخواهد . گویا ادم را مولانا میر شکار پنداشته است
سعید در ۱۲ سال قبل، جمعه ۲۶ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۱۹:۳۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۸۲:
خیر جناب کامران کمیلی پور اشتباهی صورت نگرفته است و آن غزل را در شماره 1097این مجموعه میتوانید بیابید ،میشود گفت همین غزل است با کلماتی اضافه و البته موسیقی و وزنی دیگر اما چرایی این ماجرا و اینکه کدام نخست سروده شده را میسپارم به جناب گوهری عزیز
سعید در ۱۲ سال قبل، شنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۵۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۹۱: