ناپیدا
ناپیدا در ۲ سال قبل، شنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت ۱۴:۰۳ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴ - عید خون:
کنم جان خود را فدای وطن که با او چنین است پیمان من
ناپیدا در ۲ سال قبل، شنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت ۱۴:۰۲ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴ - عید خون:
بذل جان در ره ناموس وطن چیزی نیست
بی وطن خانه و ملک و سر و تن چیزی نیست
ناپیدا در ۲ سال قبل، شنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت ۱۴:۰۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۶۶ - جواب گفتن امیر المؤمنین کی سبب افکندن شمشیر از دست چه بوده است در آن حالت:
بیت دوم : پیروی نکردن از نفس خود
ناپیدا در ۲ سال قبل، شنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت ۱۳:۵۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۷:
بیان نا امیدی در دو حاشیه قبلی و همچنین در بیت دوم این شعر حافظ ..
ناپیدا در ۲ سال قبل، شنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت ۱۳:۵۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۷:
کبر شاهانه تو شاخ امیدم بشکست
ناز مستانه تو بیخ قرارم برکند
ناپیدا در ۲ سال قبل، شنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت ۱۳:۵۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۷:
به لب رسید مرا جان و برنیامد کام
به سر رسید امید و طلب به سر نرسید
ناپیدا در ۲ سال قبل، شنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت ۱۳:۵۱ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۴۷:
محو شود هر کس که دید آن چشم خواب آلود را
هیچ کس این خواب را تعبیر نتوانست کرد
ناپیدا در ۲ سال قبل، شنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت ۱۳:۵۰ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۴۷:
ترا به آیینه داران چه التفات بود چنین که شیفته حسن خویشتن باشی
ناپیدا در ۲ سال قبل، شنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت ۱۳:۱۵ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷:
همگان وقت بلاها بستایند خدا را
تو شب و روز مهیا چو فلک جازم و حازم
ناپیدا در ۲ سال قبل، شنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت ۱۳:۱۲ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۰۲:
خودنمایی مانع است از چشمه حیوان تو را
چند چون آیینه سد راه اسکندر شدن ..
ناپیدا در ۲ سال قبل، پنجشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت ۱۱:۵۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۲:
آسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعه کار به نام من دیوانه زدند
ناپیدا در ۲ سال قبل، پنجشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت ۱۱:۵۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۲:
از شبنم عشق خاک آدم گل شد
شوری برخاست فتنهای حاصل شد
سر نشتر عشق بر رگ روح زدند
یک قطرهٔ خون چکید و نامش دل شد
ناپیدا در ۲ سال قبل، سهشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت ۱۸:۴۶ در پاسخ به nabavar دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۶:
ناباور ..درود عزیز!
سوالی داشتم ، نیا کیست ؟
من از شعرا کنونی کسی را نمیشناسم... درود بر شما
ناپیدا در ۲ سال قبل، سهشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت ۱۰:۱۳ در پاسخ به حبیب شاکر دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۲:
عیدتان مبارک !
دنیا را جز رنج و عذاب بر آدم نبود
مشکلات را تا قیامت اتمام نبود
آن قیامت کی رسد از انتها ؟
این دریا همی بیکران بود تا بی انتها
کس از آن دنیا نیاید یک دمی تا دلی خوش کند
کی توانی تو دیدن شادی آن رفتگان را یک زمان ؟
شادی را در نیکی و نیک رایی ببین
آن کو دلی را شاد کرد شادش بدان
مانا بوید و شادی زی...
ناپیدا در ۲ سال قبل، شنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت ۱۵:۲۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۸۴ - لاابالی گفتن عاشق ناصح و عاذل را از سر عشق:
٫٫بوی آن دلبر چو پران میشود ...٫٫
زبانها حیران میشوند !
گرسنه میشوند ...
تشنه میشوند ...
در سراب گم میشوند !
گویی بوی غذا می آید !!آنچنان که دل و روده به هم میپیچد !
..راستی ! اصلا عشق هم بو دارد ؟کسی میداند !
ناپیدا در ۲ سال قبل، شنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت ۱۵:۲۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۸۴ - لاابالی گفتن عاشق ناصح و عاذل را از سر عشق:
مرگ ما شادی و ملاقات است ...
ناپیدا در ۲ سال قبل، شنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت ۱۵:۲۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۸۴ - لاابالی گفتن عاشق ناصح و عاذل را از سر عشق:
Asks the Impossible: "where is your home" The answer is: "In the dream of a disabled person."!
ناپیدا در ۲ سال قبل، شنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت ۱۵:۰۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۷:
حق و مذهب همان دین اصلی ٫٫حق٫٫ است ...
حق بر کس نیست !
حق بر چیز نیست !
حق کس نیست !
حق چیز نیست !
....
همین که بتوانی از حقت دفاع کنی یعنی میدانی حق چیست .
آری...
حق این نیست که در گوشمان معنایش کنند
یا اینکه در کتاب ها بخوانیم !
حق را باید در اخلاق خود در مواجه با یک پدیده یا یک فرد جستجو کنیم .
وقتی که معنا حق را میدانیم به راستی چرا در راه حق نمی مانیم ؟!؟
ناپیدا در ۲ سال قبل، شنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت ۱۵:۰۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۷:
برو به کار خود ای واعظ این چه فریاد است ؟
مرا فتاده دل از کف تو را چه افتاده است ؟
ناپیدا در ۲ سال قبل، شنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت ۱۵:۰۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۷:
موجی در نامت سیه خیمه کرده اند
نامت لبیک گفته و دینت میروند
حق را بر تو و بر خود مینهند
در پیش ارباب حق زنجیر میشوند