گنجور

 
مجد همگر

خاکی ز زمین که عطف دامانت برفت

در دیده کشم به آشکار و به نهفت

این عذر که آمدی کجا خواهم خواست

وین لطف که کرده ای کجا دانم گفت

 
sunny dark_mode