ای زلف تو آشیانه دل
روی تو نگارخانه دل
مرغی ست غمت که نیست قوتش
جز آب سرشک و دانه دل
تیری که زشست عشقت آید
در نگذرد از نشانه دل
از آتش سینه سر بر آورد
از راه دهان زبانه دل
خونی که زدیده می تراود
بر می جهد از میانه دل
احوال دلم مپرس و می بین
خون بر در آستانه دل
از حسرت گوشه لبانت
این محنت بی کرانه دل
یکره لب لعل را بجنبان
تا برخیزد بهانه دل
خود با منت این دوگانگی چیست
ای مهر رخت یگانه دل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.