گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
میرزا حبیب خراسانی

بار دیگر یارجویان بر در دیار آمدیم

با دو صد خواری بدین فرخنده در بار آمدیم

از کمال شرمساری با دو صد عجز و نیاز

با امید عفو و با تقصیر بسیار آمدیم

از مذلت حلقه آسا سر نهاده در برش

سایه وار افتاده اندر پای دیوار آمدیم

کار ما بسیار اگر دشوار و صعب افتاده بود

چون تو آسان میکنی هر کار دشوار، آمدیم

ای تعز من تشاء و ای تذل من تشاء

ما بصد خواری و صد محنت گرفتار آمدیم

کهف هر بیچاره و درویش و درمانده توئی

ما بسی درمانده و درویش و ناچار آمدیم

بارها با جرم افزون گر بر اندیمان ز در

باز با جرم فزونتر ما دگر بار آمدیم

کام ما ز اندیشه و اندوه شد بسیار تلخ

بر امید لطف آن لعل شکر بار، آمدیم

هم سزاوار تو باشد عفو و اغماض و گذشت

نیز گرماهر عقوبت را سزاوار آمدیم