نهاد روی بما دولت و سعادت باز
ز رنج و درد بدل دادمان سلامت و ناز
گرفت سعد فراز و گرفت نحس نشیب
گرفت رنج نشیب و گرفت ناز فراز
نهفته سود در آمد ز خواب و خفت زیان
حقیقت آمد و اندر نوشت کار مجاز
برست تن ز نهار و برست دل ز نهیب
برست سر ز گزند و برست جان ز گداز
دو بهره مانده ز روز خجسته آمد عید
بدیمه اندر نوروز بخت کرد آغاز
بسا کسا که فرو برده بود سر بگریز
بسا کسا که جگر خسته بدبگرم و گداز
گرفته بود گهی چند میش موطن شیر
گرفته بود گهی چند زاغ مسکن باز
کنون بجایگه خویش شیر باز آمد
کنون بجایگه خویش باز بر شد باز
از آنکه شمس ملوک و از آنکه شمس الملک
بدار مملکت خویشتن رسید فراز
بآفتاب برآمد سر سعادت میر
سر عدوش فروشد بچاه محنت باز
مخالفانش همه سرنگون و بخت نگون
موافقانش همه سرفراز و سینه فراز
اگرچه رنج دراز آزمود بی او خلق
کنون بدیدن او شد بخواب رنج دراز
کناد وقف بر این خلق جای میر خدای
که خلق میر پرستند و میر خلق نواز
ایا فزوده جهان را بطاعت تو ولی
ز روم تا بیمن و ز عراق تا بطراز
هرآنکه را که خلاف تو افتد اندر دل
نهد هماره تن و جان خویش بر سر آز
چو عقد را بمیانه چو تیغ را بگهر
چو حلقه را بنگین و چو جامه را بطراز
بزهره راست چو شیری بزور راست چو پیل
بزخم همچو پلنگی بحمله همچو گراز
چنانکه سهم تو افتد سوی نشان عدو
نشانه را نزند سهم هیچ تیر انداز
اگر شهنشه اهواز با تو کین سازد
شودش موی بتن بر چو کژدم اهواز
سزد که مردم از این پس ترا برند سجود
سزد که مردم از این پس ترا برند نماز
بقدر خویشتن انباز کرد چرخ ترا
گمان مبر که کند چرخ غدر با انباز
چنان شدند ز روی تو شادمان که بحشر
گناهکاران یابند زی بهشت جواز
فراز گشت در بخت خلق تا که کنند
ترا ثنا که تو کردی در سعادت باز
نبود طاقت ایشان که بر زنند نفس
کنون بطاق فلک بر همی زنند آواز
همیشه تا که بتابد مه و ببالد سرو
بسان ماه بتاب و بسان سر و بناز
دریده باد دل کور دشمنانت بخشت
بریده باد سر شوم دشمنانت بگاز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عظمت و خوشبختی یک فرمانروا یا پادشاه صحبت میکند. شاعر به توصیف سعادت و سلامت مردم در سایه حکومت او میپردازد و به رنجها و دردهای پیشین آنها اشاره میکند. در اینجا تغییرات مثبتی در زندگی مردم به وجود آمده و آنها به آرامش و شادی دست یافتهاند.
شاعر همچنین به پیروزی بر دشمنان و آرامش در کشور اشاره میکند و بر اهمیت وفاداری و تواضع مردم نسبت به پادشاه تأکید میورزد. در پایان، به ستایش از پادشاه و دعای ماندگاری سعادت و prosperit برای او و کشورش پرداخته میشود.
به طور کلی، این شعر جشن موفقیتها و فرازهای دولت و خوشحالی مردم در سایه فرمانروایی توانمند را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: خداوند بر ما نعمت و خوشبختی بخشید و به خاطر رنج و دردهایی که کشیده بودیم، به ما آرامش و ناز عطا کرد.
هوش مصنوعی: سعادت و خوشبختی در مرتبه بالا و بدبختی و ناراحتی در مرتبه پایین به وجود آمده است. از یک سو گرفتاری و زحمت در پایین است و از سوی دیگر لطافت و ناز در بالا واقع شده است.
هوش مصنوعی: سود و فایده در خواب و بیخبری پنهان است، اما حقیقت آشکار میشود و کارهای غیر واقعی را به وضوح نشان میدهد.
هوش مصنوعی: تن از خوراک و دل از تهدید آزاد میشود، سر از آسیبها رها میگردد و جان از درد و عذاب بیرون میآید.
هوش مصنوعی: دو بخش از روز خوب و خوش، به مناسبت عید فرخنده در نوروز، روزی پرخیر و برکت آغاز کرد.
هوش مصنوعی: بسیاری هستند که به خاطر مشکلات و نگرانیها، سرشان را پنهان کردهاند و از درد دل کردهاند، همچنین کسانی وجود دارند که با دل شکسته و احساس ناراحتی، در آتش غم و اندوه میسوزند.
هوش مصنوعی: مدتی در جایی زندگی کرده بود که شیر در آنجا حضور داشت و گاهی هم در مکانی که زاغها ساکن بودند گذران زندگی کرده بود.
هوش مصنوعی: اکنون شیر که زنده و قوی است، به مکان خود بازگشته و دوباره پرچم خود را به اهتزاز درآورده است.
هوش مصنوعی: این بیت اشاره دارد به اینکه زمانی که خورشید پادشاهی و سلطنت به سرزمین خود رسید، او به شکوه و عظمت خود دست پیدا کرد.
هوش مصنوعی: خورشید سعادت به اوج رسید و سرنوشت خوشی را به همراه آورد، اما او با کمال ناامیدی به سمت چاه مشکلات بازگشت.
هوش مصنوعی: کسانی که با او در تضاد هستند، همه شکست میخورند و به بدبختی دچار میشوند، اما افرادی که با او همراستا هستند، همواره پیروز و سرافراز هستند.
هوش مصنوعی: اگرچه مدت زیادی را با زحمت و در سختی گذراندم، اما حالا تمام این دردها و رنجها به خاطر دیدن او ارزشمند شد و اکنون در خواب رنجها، تنها به یاد او هستم.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به این موضوع اشاره میکند که در این دنیا جایگاه واقعی و حقیقی تنها برای خداوند است، زیرا انسانها به دنبال پرستش و محبت به خداوند و ولی او هستند. لذا انسانی که به مقام و منزلت خاتم مرسل دست مییابد، باید به اهل ایمان و محبت پاسخگو باشد و در بین آنها حاضر باشد.
هوش مصنوعی: آیا به خاطر اطاعت تو جهان افزون شده است، اما از روم تا یمن و از عراق تا طراز (نواحی مختلف)؟
هوش مصنوعی: هر کسی که بخواهد با تو مخالف باشد، همیشه جان و روح خود را در خطر قرار میدهد.
هوش مصنوعی: چنانکه بسته شدن یک عقد مانند برش تیغ است، مانند حلقه به رنگ سرخ، و مانند لباس به ظاهری زیبا و مرتب.
هوش مصنوعی: مانند شیر شجاع و دلیر، و مانند فیل قوی و نیرومند، با زخمهایی مانند پلنگ و حملهای مثل گراز، آماده باش.
هوش مصنوعی: هر کس که به سرنوشت خود در برقراری رابطه با دشمن دچار باشد، هیچ تیراندازی نمیتواند به نشانهای که برایش تعیین شده، إصابت کند.
هوش مصنوعی: اگر پادشاه اهواز با تو دشمنی ورزد، موهای بدنش به مانند پوست کژدمی خواهد شد.
هوش مصنوعی: شایسته است که مردم از این به بعد برای تو احترام قائل شوند و به تو سجده کنند و نماز بگزارند.
هوش مصنوعی: به اندازهی خودت به تو کمک و یاری میشود، پس گمان نکن که دنیا به تو خیانت میکند.
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی و رضایت از تو، آنچنان خوشحال شدند که حتی در روز قیامت، گناهکاران اجازه ورود به بهشت را مییابند.
هوش مصنوعی: خوشبختی مردم بالا گرفت تا تو را ستایش کنند، همانطور که تو در دستیابی به خوشبختی کوشیدی.
هوش مصنوعی: آنها قدرت تحمل ندارند و نمیتوانند نفس بکشند، اکنون به شدت صدای خود را به آسمان میزنند.
هوش مصنوعی: هنگامی که ماه در آسمان میدرخشد و سروها با زیبایی رشد میکنند، همیشه باید با اعتماد به نفس و زیبایی خود بدرخشیم و مثل آنها به خود ببالیم.
هوش مصنوعی: بگذار که دشمنانت در کوری و بیخبری به سر ببرند و بدانند که سرنوشت شومی در انتظار آنهاست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زمانه اسب و تو رایض، به رای خویشت تاز
زمانه گوی و تو چوگان به رای خویشت باز
اگرچه چنگ نوازان لطیف دست بوند
فدای دست قلم باد دست چنگ نواز
تویی، که جور و بخیلی به تو گرفت نشیب
[...]
اگر چه دیده افعی بخاصیت بجهد
بدانگهی که زمرد بدو بری بفراز
من این ندیدم، دیدم که خواجه دست بداشت
برابر دل من بترکید چشم نیاز
اگر دو دیده افعی بهخاصیت بکند
بدانگهی که زمرد بدو برند فراز،
من این ندیدم و دیدم که میر دست بداشت
برابر دل من بترکید چشم نیاز.
بهشت وار شد از نوبهار گیتی باز
در بهشت بر او کرد چرخ گوئی باز
درم درم شده روی زمین چو پشت پلنگ
شکن شکن شده آب شمر چو سینه باز
سرشگ ابر کند هر فراز را چو نشیب
[...]
چو عزم کاری کردم مرا که دارد باز
رسد به فرجام آن کار کش کنم آغاز
شبی که آز برآرد کنم به همت روز
دری که چرخ ببندد کنم به دانش باز
اگر ندارم گردون نگویدم که بدار
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.