نشاط دل کن و از لعل یار پروردین
که لاله و گل پرورد باد فروردین
صبا بدشت ز عنبر همی نهد خرمن
هوا بباغ ز دیبا همی کشد آذین
چمن نهفته سراسر بنرگس و نسرین
سمن شکفته ز نرگس چو زهره و پروین
فتاده بر گل سوری بنفشه طبری
چو خوبرویان آراسته بزلف جبین
ز نرگس و سمن و سنبل و بنفشه و گل
یکی بدشت نظر کن یکی بباغ ببین
بساط جوهریانست باغ پنداری
ز سرخ و زرد و سیاه و سپید و سبز نگین
ز ابر گشته هوا چون روان اهریمن
ز لاله گشته زمین چون رخان حورالعین
نسیم عنبر یابی چو بنگری بهوا
طراز دیبا بینی چو بنگری بزمین
بنفشه گر چو دل عاشقان کبود بود
بزلف خوبان ماند ببوی نافه چین
فضای صحرا چون لعبتان باده گسار
نوای مرغ چو آواز مطربان حزین
چو بوستان نگری هست پر بدایع روم
چو گلستان نگری هست پر طرائف چین
شد از شکوفه همه شاخ میوه لؤلؤ بار
شد از بنفشه همه جویبار مشگ آگین
بدشت گور ز سنبل همی کند بستر
بباغ فاخته از گل همی کند بالین
فلک بقوه خورشید و فر دولت خویش
ز برف باغ تهی کرد و کرد پر نسرین
چنانکه ملک ز بیداد و فتنه خالی کرد
بدولت شرف الدین حسام شمس الدین
بفر خسرو جستان امیر تاج الملک
رهاند شهر بمردی ز مفسدان زمین
اگر ببست سلیمان بقهر دیوان را
خدای خاتم و ملکش همیشه داشت قرین
اگر چه ملک سلیمان بدست شاه نبود
مخالفانش بودند همچو دیو لعین
بفر شه پسر او ببست دیوان را
نداشت خاتم لیکن خدای داشت معین
نکرد رستم دستان ز بهر کیکاوس
بروز قهر بمازندران نبرد چنین
که بوالمعالی از بهر میر جستان کرد
بدشمنان ملک بهر ملک و دولت و دین
اگر نکردی رحمت ز خون بدخواهان
بشهر بودی طوفان بدشت بودی هین
اگرچه حصن حصین داشتند با مردان
نه خیل سنگین دارد بقانه حصن حصین
ز نیزه همچو عرین بود و نیستان همه شهر
بوقت کین بستاند ز شیر شاه عرین
بقای هر دو خداوند باد جاویدان
که هر دو شیر شکارند و هر دو شیر مکین
یکی نبخشد گوهر مگر بگنج و بکان
یکی نگیرد دژها مگر بجنگ و بکین
یکی بروز سخا دلفروز چون خورشید
یکی بروز و غاجان گداز چون تنین
بتیغ این تن فرزانگان ز رنج رها
بجود آن دل آزادگان بناز رهین
بروز جنگ عدو را دفین کنند بتیغ
پراکنند ولی را بگنجهای دفین
اگر سعادت خواهی بروی آن بنگر
وگر سلامت جوئی بنزد این بنشین
زمانه را بسعادت بدان مباد بدل
ستاره را بسلامت بدین مباد گزین
یکی برادی بگذشته ز آفتاب بلند
یکی بهمت بگذشته ز آسمان برین
بگاه بخشش قارون از آن شود مفلس
بگاه رامش شادان ازین شود غمگین
یکی بخسرو ماند بمجلس از بر گاه
یکی برستم ماند بمرکب از بر زین
در اوفتند بخیل عدو بجنگ چنان
کجا بخیل تذرو اندر اوفتد شاهین
حدیث هر دو بشاهین عقل سخته بود
نوالشان نشناسد که چون بود شاهین
چو جامه ایست سخاوت بنان اینش طراز
چو خاتمی است شجاعت سنان آنش نگین
زمین ز جود کف هر دوان گرفته بزر
هوا ز خوی رخ هر دوان بمشگ عجین
همیشه تا که بود عدل و ظلم و حلم و غضب
همیشه تا که بود جود و بخل و رأفت و کین
بود ز تیغ و کف آن اساس عدل قویم
بود ز دست و دل این بنای جود رزین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری زیبا و حماسی است که به وصف زیباییهای طبیعت در بهار و همچنین به فضائل و ویژگیهای شخصیتهای بزرگ و حاکمان میپردازد. در این شعر، چمن و باغ به زیبایی توصیف شدهاند و گلها و عطر آنها به تصویر کشیده شدهاند. شاعر به تطابق زیبایی طبیعی با شجاعت و بزرگی انسانها اشاره میکند و برای نمونه، به شخصیتهایی چون سلیمان و رستم اشاره میکند که به خاطر شجاعت و میهنپرستی خود شناخته شدهاند. در نهایت، شاعر بر اهمیت عدل و سخاوت تأکید میکند و به مفهوم پیوند بین زیباییهای طبیعت و فضایل انسانی اشاره دارد.
هوش مصنوعی: دل را شاد کن و به عشق معشوق زندگی ببخش، زیرا مانند گلها و لالهها که در بهار شکوفا میشوند، میتوانی از زیبایی و طراوت زندگی بهرهمند شوی.
هوش مصنوعی: نسیم صبحگاهی عطر خوشی را به دشت میبرد و هوای دلپذیر را به باغ میآورد، گویی که زیبایی را با پارچهی لطیف تزیین کرده است.
هوش مصنوعی: چمن پر از گلهای زیبا و خوش عطر است، مانند گل نرگس و نسرین، و درخت سمن نیز به زیبایی گل نرگس شکوفا شده، همانطور که زهره و پروین در آسمان میدرخشند.
هوش مصنوعی: در میان گلهای سرخ، بنفشهای از همان منطقه قرار گرفته است که چهرههایی زیبا و آراسته مانند آن به زیبایی و نازکی موی خود میبالند.
هوش مصنوعی: به گلها و گیاهان زیبا چون نرگس، سمن، سنبل، بنفشه و گل نگاه کن و از تماشای زیباییهای دشت و باغ لذت ببر.
هوش مصنوعی: در باغی که به تصویر میکشی، رنگها و زیباییها به گونهای جلوهگر شدهاند که گویی دنیایی از جواهرات رنگارنگ را در خود جای داده است. رنگهای قرمز، زرد، سیاه، سفید و سبز به صورت هنرمندانهای در هم آمیختهاند و فضایی دلنشین و زیبا ایجاد کردهاند.
هوش مصنوعی: هوا به خاطر ابرها به حالت طغیانی و خشمگین درآمده و زمین نیز به زیبایی و گلافشانی لالهها میدرخشد، مشابه چهرههای زیبا و دلربای حوریها.
هوش مصنوعی: وقتی نسیم خوشبوی عنبر میوزد، اگر نگاهی به آسمان بیندازی، مانند پارچهای زیبا و نرم به نظر میرسد. و اگر به زمین نگاه کنی، ظاهری متفاوت و زیبا از آن را خواهید دید.
هوش مصنوعی: اگر بنفشه هم مثل دل عاشقان رنگ کبود داشته باشد، در آن صورت مانند زلف زیبای محبوبان، بوی خوشی خواهد داشت که به ما میرسد.
هوش مصنوعی: فضای بیابان مانند مکانی است که بادهنوشان در آن بازی میکنند و صدای پرندهها شبیه به آوازهای اندوهناک نوازندگان است.
هوش مصنوعی: وقتی به بوستان نگاه میکنی، میبینی که پر از زیباییها و شگفتیهاست؛ همچنین وقتی به گلستان نگاه میکنی، مشاهده میکنی که پر از ویژگیهای جالب و متفاوت است.
هوش مصنوعی: از شکوفهها، همه شاخهها میوه داده و همچون دانههای لؤلؤ درخشان شدهاند. از بنفشهها نیز همه جویبارها عطر خوشی گرفته و پر از بوی مشگان هستند.
هوش مصنوعی: در دشت، گور از سنبل برای خود بستر میسازد و در باغ، فاخته از گل برای خود بالین میچیند.
هوش مصنوعی: آسمان با قدرت خورشید و با نعمت خود، باغ را از برف خالی کرد و آن را پر از گلهای نسرین ساخت.
هوش مصنوعی: به گونهای که سرزمین از ظلم و آشوب تهی شد، به برکت و حکومت شرفالدین حسام شمسالدین.
هوش مصنوعی: خسرو بزرگ، فرمانروای امیر تاج الملک، با قدرت و شجاعت خود، شهر را از دست مفسدان و بیعدالتیها نجات میدهد.
هوش مصنوعی: اگر سلیمان دیوان را به قدرت خود تحت کنترل قرار دهد، خداوند که صاحب خاتم و سلطنت است، همواره در کنار او خواهد بود.
هوش مصنوعی: هرچند سلطنت سلیمان در دستان او نبود، زیرا مخالفانی چون دیوان پلید در برابرش ایستاده بودند.
هوش مصنوعی: پسر او به مقام و قدرت رسید و تمام کارها را تحت کنترل خود گرفت. هرچند او نشان و اعتبار رسمی نداشت، اما از حمایت و هدایت خداوند برخوردار بود.
هوش مصنوعی: رستم، به خاطر کیکاووس، در روز فرمان روایی بر مازندران چنین جنگی نکرد.
هوش مصنوعی: بوالمعالی به خاطر سرزمین و حکومت و دین، برای میر جستان اقداماتی علیه دشمنان ملک انجام داد.
هوش مصنوعی: اگر به دشمنان رحم نکردی، باید بدانی که عاقبت کار به بینظمی و آشفتگی در جامعه خواهد انجامید.
هوش مصنوعی: هرچند که از دژ محکمی برخوردار بودند، اما تعداد مردانشان نسبت به آن دژ زیاد نبود و به همین دلیل توانایی دفاعشان کاهش یافت.
هوش مصنوعی: شهر در زمان جنگ به اندازهای قوی و بیرحم است که همچون نیزهای میتازد و از شیر شاه، یعنی قویترین رزمآور، انتقام میگیرد.
هوش مصنوعی: هر دو بهطور ابدی و درازمدت باقی هستند و از قدرت خداوند برخوردارند. هر دوی آنها مانند شیرانی هستند که شکار را به دست میآورند و در جایگاه بلندی قرار دارند.
هوش مصنوعی: هیچ کس گوهر و ارزش واقعی را بدون تلاش و دشواری به کسی نمیدهد، و هیچ کس دژ و قلعهای را بدون جنگ و نبرد بدست نمیآورد.
هوش مصنوعی: یک روزی وجود دارد که در آن بخشش و مهربانی دلها را روشن و شاد میسازد، همانطور که خورشید نورش را به همه میتاباند. در آن روز، همچنین دلیلی همچون صدای مدح و ستایش وجود دارد که مانند رعد و برق دلها را تحت تأثیر قرار میدهد.
هوش مصنوعی: با تیزترین شمشیر، جسم خردمندان از رنجها آزاد شده و دل آزادگان به خاطر این آزادگی به خود میبالد.
هوش مصنوعی: جنگ با دشمنان را تا حد ممکن پنهان نگه میدارند و اگر جنگی در بگیرد، به طور مرموز و هوشمندانه بر دشمنان پیروز میشوند.
هوش مصنوعی: اگر به دنبال خوشبختی هستی، به آن چیزی که باعث خوشبختیات میشود نگاه کن و اگر میخواهی سالم و خوشحال باشی، در کنار اینجا بنشین و از آن بهرهمند شو.
هوش مصنوعی: دنیا را به خوشبختی ندان و به جای ستاره، از سلامت دل غافل مشو.
هوش مصنوعی: یک نفر از برادران از زیر آفتاب بلند عبور کرده است و دیگری با همت و تلاش خود از آسمان به اینجا رسیده است.
هوش مصنوعی: در زمان بخشش قارون، افراد فقیر و نیازمند هم از آن بهرهمند میشوند. اما در زمانی که شادمانی و خوشی وجود دارد، ممکن است برخی افراد دلسرد و ناراحت شوند.
هوش مصنوعی: یک نفر در مجلسی مانند کسری (پادشاه ایران) باقی مانده است و یکی دیگر مانند رستم (قهرمان اساطیری ایران) بر اسب سوار است.
هوش مصنوعی: در میان نبردها، دشمن بخل میورزد و مانند شاهینی که به طعمه نزدیک میشود، باید با قدرت و شجاعت حمله کرد.
هوش مصنوعی: داستان و سخن هر دو به عقل و خرد وابسته است و نمیتوانند به آسانی نوالهای را بشناسند که چگونه است.
هوش مصنوعی: سخاوت مانند لباسی است که زیبایی و جلوه خاصی دارد، مانند طراوت و زیبایی که بر روی آن دوخته شده است. شجاعت هم همانند انگشتری است که در آن نگینی زیبا و گرانبها قرار دارد.
هوش مصنوعی: زمین به خاطر بخشندگی دست هر دو به خود گرفته و بزرگی آسمان به خاطر زیبایی چهره هر دو به عطری خوش آغشته است.
هوش مصنوعی: همیشه در دنیا صفاتی ماننده عدالت و ظلم، صبر و خشم، بخشش و بخل، محبت و کینه وجود داشته است.
هوش مصنوعی: از شمشیر و قدرت، پایهگذار عدالت هستم و از دلی نیکو و بخشنده، این بنیاد سخاوت را به وجود آوردهام.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ترنج بیدار اندر شده به خواب گران
گل غنوده برانگیخته سر از بالین
هرآن که خاتم مدح تو کرد در انگشت
سر از دریچه زرین برون کند چو نگین
بخار دریا بر اورمزد و فروردین
همی فرو گسلد رشته های درّ ثمین
ز آب پاک دهان پر ستاره دارد ابر
ز باد پاک شکم پر ستاره دارد طین
بمشکرنگ لباس اندرون شدست هوا
[...]
همی کند به گل سرخ بر بنفشه کمین
همی ستاند سنبل ولایت نسرین
بنفشه و گل ونسرین و سنبل اندر باغ
به صلح باید بودن چو دوستان، نه بکین
میان ایشان جنگی بزرگ خواهد خاست
[...]
بشکل غالیه دانیست لاله ، یاقوتین
نشان غالیه اندر میان غالیه دان
بتی بمهر چو لیلی بچهر چون شیرین
بوصل او دل من شاد و عیش من شیرین
مثل زنند بشیرین لبش و لیکن هست
حدیث کردن شیرین او به از شیرین
اگر بچین بنگارند نقش چهره او
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.