گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
قطران تبریزی

کافور بار شد فلک و کوه سیمرنگ

وز کوه کرد روی سوی دشت غرم و رنگ

کهسار سیمرنگ شد و چرخ سیمگون

آبی زریر گون شده باده عقیق رنگ

چرخ کبود مانده برو ابر جای جای

چون پر ز دوده آینه بر جای جای زنگ

از برف کوهسار شده پر سپاه روم

وز زاغ مرغزار شده پر سپاه زنگ

چون روی دوستان ملک گشت سرخ سیب

چون روی دشمنانش شده زرد با درنگ

میر ستوده بوالحسن آن آفتاب جود

شاه نبرد لشگری آن آفتاب جنگ

بادش همیشه دولت یار و نشاط جفت

بادش همیشه روی بیار و قدح به چنگ

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
رودکی

زان می، که گر سرشکی ازان درچکد به نیل

صدسال مست باشد از بوی او نهنگ

آهو به دشت اگر بخورد قطره‌ای ازو

غرنده شیر گردد و نندیشد از پلنگ

وطواط

ای گوهر زمین ز وقار تو برده سنگ

گوهر بر مکارم تو خوار همچو سنگ

چندین هزار کوه ، که اوتاد گیتی اند

از حلم تو ربوده ثبات و گرفته سنگ

اعلام تو ز چهرهٔ نصرت فشانده گرد

[...]

سوزنی سمرقندی

تا کی ز گردش فلک آبگینه رنگ

بر آبگینه خانه طاعت زنیم سنگ

بر آبگینه سنگ زدن رسم ما و ما

علت نهاده بر فلک آبگینه زنگ

رنگیم و با پلنگ اجل کار زار ما

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از سوزنی سمرقندی
مجد همگر

آن شهریار عالم و عادل که روز جنگ

بر شیر و بر پلنگ کند کوه و بیشه تنگ

سعدی

پیدا شود که مرد کدامست و زن کدام

در تنگنای حلقهٔ مردان به روز جنگ

مردی درون شخص چو آتش در آهنست

و آتش برون نیاید از آهن مگر به سنگ

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه