عشق و مستوری و مستی چو نمی آید راست
این جمالیست که از جمله جهان جان تر است
عشق و مستوری و عفت که شنیدست وکه دید؟
این کمالیست که از ذرات تو در نشو و نماست
بی تو آرام ندارم، چه بود درمانم؟
حسن تو جلوه گری کرد و جهان را آراست
در مقامی که کند دلبر ما جلوه گری
شیوه حسن و ملاحت ز جبینش پیداست
سخنی از سر تسلیم و رضا میگویند
منشین، چونکه قیامت ز قیامت برخاست
ما بدرگاه تو عالم بجوی باخته ایم
این چنین حالت مردانه مستانه کراست؟
سنجق عشق تو در ملکت جانها زده اند
تا بدان حد که هرگز بصفت ناید راست
خانه دهر بدیدی و شنیدی حالش
مرو، ای دوست، که این راه فریبست و خطاست
گر بقاسم ز تو دشنام رسد باکی نیست
این هم از دولت پیشینه دیرینه ماست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و زیبایی است و احساسات عمیق عاشقانه را به تصویر میکشد. شاعر بیان میکند که عشق و زیبایی حقیقی، نمیتواند به طور کامل توصیف شود و تنها در وجود محبوب جلوهگری میکند. عشق و عفت به عنوان کمالاتی معرفی میشوند که در وجود انسان در حال رشد و پرورشاند. شاعر از دلتنگی خود برای محبوب میگوید و به زیبایی محبوب که جهان را زینت بخشیده اشاره میکند. او همچنین بیان میکند که در این دنیا با تمام سختیها و فریبها، عشق به محبوب بالاترین هدف است و حتی دشنامها و مشکلات هم در برابر این عشق قابل توجه نیستند. نهایتاً این شعر به عمق و پیچیدگی احساسات انسانی در برابر عشق اشاره دارد.
هوش مصنوعی: وقتی عشق، پنهانکاری و حال مستی به درستی نیست، این زیبایی است که از همه موجودات جهان، جاندارتر و باارزشتر است.
هوش مصنوعی: عشق، پنهانکاری و عفت چه کسی را جذب کرده و چه کسی آن را تجربه کرده است؟ این ویژگیهایی است که از وجود تو در حال رشد و شکلگیری است.
هوش مصنوعی: بدون تو آرامش ندارم، آیا راهی برای درمان دردم وجود دارد؟ زیباییات درخشید و جهان را زینت بخشید.
هوش مصنوعی: در موقعیتی که محبوب ما خود را نشان میدهد، زیبایی و魅ت او به وضوح از چهرهاش نمایان است.
هوش مصنوعی: سخنی از روی پذیرش و آرامش خاطر میزنند. بر روی خودت خمار نباش، زیرا روز حساب و کتاب آغاز شده است.
هوش مصنوعی: ما در برابر تو به دنبال علم و دانش هستیم و تمام وجودمان را به خاطر تو از دست دادهایم. حالا این حالت شگفت و عاطفی از چه کسی است؟
هوش مصنوعی: در دلهای عاشقان، نشانهای از عشق تو به وجود آمده است که به قدری بزرگ و بارز است که هیچ کلامی نمیتواند به درستی آن را توصیف کند.
هوش مصنوعی: ای دوست، تو تجربیات و وضعیت زندگی را دیدی و شنیدی، اما نیازی به ادامه دادن در این مسیر نیست، زیرا این راهی که در پیش داری، گمراهکننده و اشتباه است.
هوش مصنوعی: اگر از سوی بقاسم به تو ناسزا گفته شود، نگران نباش. این نیز بخشی از تاریخ و پیشینه ی کهن ماست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هیچ نپذیری چون ز آل نبی باشد مرد
زود بخروشی و گویی «نه صواب است، خطاست»
بی گمان، گفتن تو باز نماید که تو را
به دل اندر غضب و دشمنی آل عباست
ترک من بر دل من کامروا گشت و رواست
ازهمه ترکان چون ترک من امروز کجاست
مشک با زلف سیاهش نه سیاهست و نه خوش
سرو با قد بلندش نه بلندست و نه راست
همه نازیدن آن ماه بدیدار منست
[...]
بر تو این خوردن و این رفتن و این خفتن و خاست
نیک بنگر که، که افگند، وز این کار چه خواست
گر به ناکام تو بود این همه تقدیر، چرا
به همه عمر چنین خواب و خورت کام و هواست؟
چون شدی فتنهٔ ناخواستهٔ خویش؟ بگوی،
[...]
رمضان موکب رفتن زره دور آراست
علم عید پدید آمد و غلغل برخاست
مرد میخوار نماینده بدستی مه نو
دست دیگر سوی ساقی که : می کهنه کجاست ؟
مطرب کاسد بی بیم بشادی همه شب (؟)
[...]
گر سخن گوید، باشد سخن او ره راست
زو دلارام و دلانگیز سخن باید خواست
زان سخنها که بدو طبع ترا میل و هواست
گوش مالش تو به انگشت بدانسان که سزاست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.