از فرنگ آمده در شهر فراوان شده است
جرعه را دین عوض آرید می ارزان شده است
چشم بد دور چه خوش می تپم امشب که به روز
نفس سوخته در سینه پریشان شده است
در دلش جویی و در دیر و حرم نشناسی
تا چه رو داد که در زاویه پنهان شده است؟
لب گزد بیخود و با خود شکرآبی دارد
تا چه گفته ست که از گفته پشیمان شده است؟
داغم از مور و نظربازی شوقش به شکر
کش بود پویه بدان پای که مژگان شده است
گفتم البته ز من شاد به مردن گردی
گفت دشوار که مردن به تو آسان شده است
درد روغن به چراغ و کدر می به ایاغ
تا خود از شب چه به جا مانده که مهمان شده است؟
شاهد و می ز میان رفته و شادم به سخن
کشته ام بید در این باغ که ویران شده است
شهرتم گر به مثل مائده گردد بینی
که بر آن مائده خورشید نمکدان شده است
غالب آزرده سروشی ست که از مستی قرب
هم بدان وحی که آورده غزلخوان شده است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تصویر کشیدن حال و هوای عاشقانه و حال خستگی و اندوه شاعر اشاره دارد. شاعر از احساسات عمیق خود نسبت به عشق و دلتنگی سخن میگوید و در عین حال به پیچیدگیها و دردهای ناشی از این احساسات میپردازد. او به وقایع روزگار و عواقب عشق و شوق اشاره میکند و نشان میدهد که چگونه این عشق باعث شده تا زندگی و زیباییهای آن برای او رنگی دیگر بگیرد. شاعر در نهایت به ناپایداری و گذرا بودن زندگی و عشق خود اشاره میکند و از درد و غم ناشی از این امور شکایت میکند.
هوش مصنوعی: در شهر ما، انواع نوشیدنیهای خارجی به وفور پیدا شده و بهراحتی در دسترس است، به طوری که حتی تغییر دین (و روی آوردن به مسلک جدید) نیز به خاطر این میهمانیها و مشروبات ارزانقیمت، سادهتر به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: چشم بد دور! امشب خیلی خوشحالم و با شوق زندگی میکنم، چرا که در طول روز به خاطر مشکلات و ناراحتیها دلم آشفته و غمگین بوده است.
هوش مصنوعی: در دل او چشمهای وجود دارد و در مکانهای مقدس و مذهبی، نمیدانی که چه رازی در گوشهای پنهان شده است.
هوش مصنوعی: لبهای شیرین و دلنشین گفتار، بیانگر حالتی است که گوینده در عین داشتن احساسات متفاوت، از کلماتش پشیمان شده است. آیا ممکن است چیزی که گفته، آنقدر زیبا و دلپذیر باشد که ارزش یادآوری داشته باشد؟
هوش مصنوعی: غم و حسرت من از آن است که عشق او مانند بازی با نور و زیباییاش شیرین و دلپذیر است. باید بدانید که چشمانش همچون پروانهای در جستجوی شکر sweetness است.
هوش مصنوعی: گفتم حتماً بعد از مرگ من، تو شاد خواهی شد؛ او پاسخ داد که این دشوار است، زیرا برای تو مرگ به راحتی اتفاق میافتد.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به تصویرسازی از حالتی پرداخت میکند که ممکن است در آن به کیفیتها و ویژگیهای نوشیدنی و چراغ اشاره کند. در واقع، درد ناشی از روغن در چراغ و کدری می در پیمانه نشاندهنده وضعیت نامناسب و بدی است که در آن قرار گرفتهاند. در نهایت سؤال شاعر این است که با توجه به شب و تاریکی که حاکم است، چه چیزی از این وضع باقی مانده که دیگران به مهمانی آمدهاند؟ این بیان حالتی از ناامیدی و فقدان روشنایی و لذت را در یک محیط تاریک ترسیم میکند.
هوش مصنوعی: در این باغی که خراب شده، من به خاطر یک عشق که رفته و نازکدلی که در میان بوده، شادمانم و به خاطر گفتارم، مثل یک درخت بید که سر به زیر است، بهحال خودم افسوس میخورم.
هوش مصنوعی: اگر شهر تو مانند سفرهای شود، تو خواهی دید که خورشید در آن سفره به جای نمکدان قرار گرفته است.
هوش مصنوعی: سروشی غمگین و ناراحت است که از سر مستی به نزدیکی معشوق رسیده و به همین خاطر به شاعرانه خواندن غزل پرداخته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مگر این دم سر آن زلف پریشان شده است
که چنین مشک تتاری عبرافشان شده است
مگر از چهره او باد صبا پرده ربود
که هزاران قمر غیب درخشان شده است
هست جانی که ز بوی خوش او شادان نیست
[...]
دل به یک آه سراسر رو مژگان شده است
مغز این نافه به یک عطسه پریشان شده است
بید گل می کند از پرتو صاحب نظران
سر دار از سر منصور به سامان شده است
جمع چون غنچه به شیرازه محشر نشود
[...]
عالم از جوش بهاران چه بسامان شده است
شش جهت نام خدا یک گل خندان شده است
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.