گنجور

 
غالب دهلوی

هم «انا الله » خوان درختی را به گفتار آورد

هم «انا الحق » گوی مردی را سر دار آورد

ای که پنداری که ناچارست گردون در روش

نیست ناچار آن که گردون را به رفتار آورد

نکته ای داریم و با یاران همی گوییم فاش

طالب دیدار باید تاب دیدار آورد

دانه ها چون ریزد از تسبیح تاری بیش نیست

این مشعبد دیر گاه از سبحه زنار آورد

جذب شوقش بین که در هنگام برگشتن ز دیر

در قفای خویشتن بت را به رفتار آورد

آن کند قطع بیابان این شکافد مغز کوه

عشق هر یک را به طرز خاص در کار آورد

آه ما را بین که نارد از دل سختش خبر

باد را نازم که ابر از سوی کهسار آورد

نزد ما حیف ست گو نزد زلیخا میل باش

جذبه ای کز چاه یوسف را به بازار آورد

نیست چون در منطقش جز ذکر شاهد حرف و صوت

شاهدی باید که غالب را به گفتار آورد

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
امیر معزی

چیست آن‌گوهرکه ارکان دست خمّار آورد

گوهری کان گوهر مردم پدیدار آورد

لطف آب و رنگ آتش دارد و تا‌ثیر او

آب سوی جان و آتش سوی رخسار آورد

گر به‌دی مه بگذرد بر مجلس آزادگان

[...]

همام تبریزی

روی زیبا چون تماشا را به گلزار آورد

شاخ گل را شرم بادا گر گلی بار آورد

گر صبا از زلف او بویی به سوی چین برد

مشک را در نافۀ آهو به ز نهار آورد

کار، بوی زلف او دارد که هنگام صبوح

[...]

امیرخسرو دهلوی

هر شبم جان بر لب آید، ناله زار آورد

تا کدامین باد بویی زان جفا کار آورد

رفت آن شوخ و دل خون گشته را با خود ببرد

عاقبت روزی همان خونش گرفتار آورد

دوستان، من کی هوس دارم به نالیدن، ولی

[...]

اوحدی

عشق بی‌علت ترنج دوستی بار آورد

گر به علت عشق ورزی رنج و تیمار آورد

چیست پیش پاکبازان کام دل جستن؟ غرض

وین غرض در دوستی نقصان بسیار آورد

در میان مهربانان مهر دار و گو مباش

[...]

نسیمی

قاصدی کو تا به جان پیغام دلدار آورد

یا هوایی کز نسیم طره یار آورد

آن کس از دنیا و عقبی باشد آزادی چو ما

دردمندی را که عشق یار در کار آورد

گر اناالحق‌های ما را بشنود منصور مست

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه