دلا بیا بشنو از حکیم قاآنی
ز مشکلات جهان درگذر به آسانی
وگرنه بالله مشکل شود هر آسانت
تو تا ز دغدغهٔ نفس خود هراسانی
هر آنچه جز سخت حق بگو ندانستم
که عین معنی دانایی است نادانی
نعیم ملک دو عالم بدان نمیارزد
که جان سوختهای را ز خود برنجانی
من و دل من و زلف بتان بهم مانیم
بدین دلیل که جمعیم در پریشانی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، حکیم قاآنی به انسانها توصیه میکند که از مشکلات دنیا به سادگی عبور کنند و نگران دغدغههای نفس خود نباشند. او اشاره میکند که هرچند مسائل زندگی ممکن است دشوار به نظر برسند، اما واقعیات و حقایق عمیقتر از آنند که به ظاهر دیده میشوند. قاآنی ارزش انسانی را در چیزهایی فراتر از ثروت دنیوی میداند و میگوید که در نهایت، ارتباط و درد مشترک انسانها در پریشانی و عشق به یکدیگر مهمتر از مسائل مادی است.
هوش مصنوعی: دلنواز، بیا و از حکیم قاآنی بشنو که چگونه میتوان از سختیهای زندگی به سادگی عبور کرد.
هوش مصنوعی: اگر نتوانی بر خود مسلط شوی و از وسوسههای درونیت نجات پیدا کنی، حتی سادهترین کارها هم برایت به مشکل تبدیل خواهد شد.
هوش مصنوعی: هر چیزی که جز حقیقت محض بدانم، به عنوان معرفت واقعی محسوب نمیشود و این نادانی است.
هوش مصنوعی: زندگی پر از لذت و خوشیهای دنیوی به قدری ارزش ندارد که برای به دست آوردن آن، کسی را که دلش شکسته را از خود رنجیده کنی.
هوش مصنوعی: من و دل من و زلفهای محبوبان همگی در یک وضعیت آشفته به سر میبریم، زیرا دلیل این اختلال و پریشانی، جمع بودن ماست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مرا ز منصب تحقیق انبیاست نصیب
چه آب جویم از جوی خشک یونانی؟
برای پرورش جسم جان چه رنجه کنم؟
که: حیف باشد روح القدس به سگبانی
به حسن صوت چو بلبل مقید نظمم
[...]
مرا ز منصب تحقیق انبیاست نصیب
چه آب جویم از جوی خشک یونانی
برای پرورش جسم و جان چه رنجه کنم
که حیف باشد روح القدس بسگبانی
بحسن صوت چو بلبل مقید نظمم
[...]
مخوان فسانهٔ افراسیابِ تورانی
مگوی قصهٔ اسفندیارِ ایرانی
سخن ز خسرو و سلطانِ هفت کشور گوی
که خَتْم گشت بدو خسروی و سلطانی
معزِّ دینِ خدای و خدایگانِ جهان
[...]
در آمد از غم تو ، ای بخوبی ارزانی
بکار من چو سر زلف تو پریشانی
کنم بطبع فدای تو دیده و دل و جان
که تو عزیزتر از دیده و دل و جانی
بنفشه زلفی و گل خدی و چه می گویم؟
[...]
به هرزه بر سر دنیا مشو به نادانی
که چون توئی بچنین کار نیست ارزانی
چو عمر ضایع کردی بر آن پشیمان باش
اگرچه سود ندارد کنون پشیمانی
غم جهانی بر جان خویشتن چه نهی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.