ای تیره زلف درهم ای نافهٔ تتاری
کار من از تو درهم روز من از تو تاری
گر نیستی تن من تا چند گوژپشتی
ور نیستی دل من تا چند بیقراری
کردی سیاهکارم تا کی سفیدچشمی
کردی سفید چشمم تا کی سیاهکاری
تا رسم روزگارت شد آفتابپوشی
رسم منست تا روز هرشب ستاره باری
جز توکدام هندو بر دل زند شبیخون
جز تو کدام جادو بر مه کند سواری
مار ار نیی بگنجت از چیست پاسبانی
ابر ار نیی به مهرت از چیست پردهداری
آزر نیی چگونه لعبت همی تراشی
مانی نیی چگونه صورت همی نگاری
داود گر نیی تو با جوشنت چه بازی
هاروت گر نیی تو با زهرهات چه یاری
کلک موید دین گر نیستی پس از چه
همواره عنبر تر بر سیم ساده باری
حاجی که هست هر فرد از جزو مدحت او
بر دفتر سعادت سرلوح کامگاری
آن نور و چشم بینش وان رحمت خدایی
آن فر آفرینش وان فیض کردگاری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به عشق و تشویش ناشی از دوری معشوق میپردازد. شاعر با زیبایی و ظرافت به توصیف احساسات خود نسبت به معشوق میپردازد و بر ناپایداری و تضادهای عاشقانه تأکید میکند. او از سیاهکاری و سفیدچشمی معشوق میگوید و از وضعیت دردناک خود در نبود او شکایت میکند. شاعر همچنین به قدرت معشوق و تأثیر او در زندگیاش اشاره میکند، و به نوعی بر نیازش به وجود او تأکید دارد. در نهایت، وی به زیباییهای آفرینش و نعمتهای الهی در وجود معشوق اشاره میکند.
هوش مصنوعی: ای زلفهای تو که به هم پیچیدهاند، ای نافهای که به زیباییهای هندی تشبیه شده، زندگی من به خاطر تو در هم و آشفته است و روزهایم تحت تاثیر تو تیره و تار میگذرد.
هوش مصنوعی: اگر تو در کنار من نیستی، تا چه زمانی باید غمگین و دلخور باشم؟ اگر تو در قلب من نیستی، تا چه مدت باید بیقرار و ناآرام بمانم؟
هوش مصنوعی: چرا تاکنون به من آسیب میزنی و در عین حال ادعای محبت و پاکی میکنی؟ این رفتار دوگانهات تا چه زمانی ادامه دارد؟
هوش مصنوعی: در زندگی، من به گونهای پیش میروم که با روزها مانند آفتابپوشی رفتار کنم و شبها را همچون ستارههایی که در آسمان میدرخشند، سپری کنم.
هوش مصنوعی: هیچکس جز تو نیست که بر دل حملهور شود و هیچکس جز تو نیست که با جادو بر ماه سوار شود.
هوش مصنوعی: اگر در گنج تو مار وجود دارد، دلیل نگهبانی آن چیست؟ و اگر در آسمان تو ابر هست، دلیل پنهانکاری عشق تو چه میباشد؟
هوش مصنوعی: ای آزر، چطور مجسمهای از تو میسازم، ای مانی، چطور چهرهای از تو مینگارم؟
هوش مصنوعی: داود اگر تو با شجاعت و انرژی خود نباشی، چه فایدهای دارد؟ و اگر تو با زیبایی و جذابیت خود نباشی، چه کمکی میتوانی به دیگران کنی؟
هوش مصنوعی: اگر تو مؤید دین نیستی، پس چرا همیشه بر روی چهره سادهام مانند عنبر خوشبو هستی؟
هوش مصنوعی: هر شخصی که در زمره افرادی است که به او مدح و ستایش میشود، در واقع نامش در دفتر خوشبختی و کامیابی ثبت شده است.
هوش مصنوعی: آن نوری که بینایی را به ما میبخشد و نشانهای از رحمت الهی است، همان نیروی خلاق و فیضی است که جهان را میآفریند و به زندگی معنا میبخشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای عاشقان گیتی یاری دهید یاری
کان سنگدل دلم را خواری نمود خواری
چون دوستان یکدل در پیش او نهادم
بستد به دوستی دل ننمود دوستداری
گفتم که دل ستانم ناگاه دل سپردم
[...]
ای لعبت حصاری، شغلی دگر نداری
مجلس چرا نسازی، باده چرا نیاری
چونانکه من به شادی روزی هم گذارم
خواهم که تو به شادی روزی همیگذاری
گر دوستدار مایی، ای ترک خوبچهره
[...]
ای عاشقان گیتی یاری دهید یاری
کان سنگدل دلم را خواری نمود خواری
چون دوستان یکدل دل پیش تو نهادم
بسته به دوستی دل بنموده دوستداری
گفتم که دل ستانم ناگاه دل سپردم
[...]
ای شاه عدل گستر عید آمدست بر در
از یار خواه باده وز باده خواه یاری
دانی یقین و داری هرچ آن وجود دارد
جز غیب کان ندانی جز عیب کان نداری
در ملکت فریدون می خواه بهمن آسا
[...]
تا چند عشق بازیم بر روی هر نگاری؟
چون میشویم عاشق بر چهرهٔ تو باری
از گلبن جمالت خاری است حسن خوبان
مسکین کسی کزان گل قانع شود به خاری!
خواهی که همچو زلفت عالم به هم بر آید؟
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.