ای زان دو سیه مار که جا داده به گلزار
عطار کمندافکن و سحار زرهدار
سحار ندیدیم زرهپوش و معربد
عطار نخواندیم کمندافکن و خونخوار
عقرب همه زهر آرد و آهو همه نافه
در چشم تو و زلف تو بر عکس بودکار
چشمان تو چون خشم کنی زهر دهد بر
زلفان تو چون شانه زنی مشک دهد بار
چین معدن نافه بود ای شوخ فسونگر
مه سیر به عقربکند ای لعبت سحار
زلف تو بود نافه و آن نافه پر از چین
روی تو بود ماه و بر او عقرب جرار
تا داده صدف داده همی پرورش دُر
تو پروری ای ماه به مرجان درّ شهوار
دلهای بینباشته در چاه نبینند
ببیند همی بر زنخت چاه نگونسار
غافلکه درین زیرکله خرمن مشکست
خلقی بشگفتند که ماهیست کلهدار
یک دایره بر صفحهیی از سیمکشیدست
هم نقطه ز شنگرفش و هم دایره زنگار
آن نقطه دهان تو و آن دایره خطت
بیرون نرود یک دل ازین حلقهٔ پرگار
هیچ افتدت ای مهکه به ما متفق آیی
تا کشور هفت اقلیم گیریم به یک بار
تو از لب جانبخش و من از منطق شیرین
تو از نگه مست و من از خاطر هشیار
ملکیکه ز تیغ خم ابرو نگشاید
من بر تو کنم راست ز شیرینی اشعار
بومی که مسخر نشد از شعر دلاویز
بر خنجر خونریز تو و غمزهٔ خونخوار
در قلعهگشابی چه به رنگ و چه به نیرنگ
من کلک بهکار آرم و تو طرهٔ طرار
با کلک و بنان من نقبافکن و عارض
با ابرو و خط تو کمانگیر و زرهدار
چون کار به بیرحمی و خونخوارگی افتد
آنجا تو سپهدار و تو سالار و تو مختار
ورکار به صدق نفس و عهد درستست
این از تو نیاید به من دلشده بگذار
ور معدلتی باید تا ملک بپاید
این کار نیاید مگر از شاه جهاندار
هرچند جهان شعر من و حسن تو گیرد
فرمانده آفاق بود ملک نگهدار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیباییها و جذابیتهای معشوق پرداخته است. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا از چشمها و زلفهای معشوق، او را به عنوان یک فرد فریبنده و دلربا توصیف میکند. اشاراتی به زهر و خوشبویی نیز وجود دارد که نشاندهنده تضاد عشق و عذاب است. شاعر به قدرت عشق و تأثیرات آن در زندگی اشاره میکند و در نهایت به این میرسد که هیچ چیزی نمیتواند زیبایی معشوق را نادیده بگیرد، و او همچنان حاکم عشق و تأثیرگذار بر دلهاست. در این شعر، زیبایی الفاظ و صنایع ادبی به خوبی نمایان است.
هوش مصنوعی: ای کسی که آن دو مار سیاه را در باغ گل قرار دادهای، همچون عطار که دام افکنده و سحر، زره پوشیده است.
هوش مصنوعی: در صبحگاه هیچ زرهپوشی را ندیدیم و هیچ آواز عطار را نشنیدیم، نه کسی که کمند میاندازد و نه کسی که خونی را میریزد.
هوش مصنوعی: عقربها همیشه زهر دارند، اما آهوها به زیبایی و جذابیت معروفاند. در نگاه تو، این دو ویژگی به طرز عجیبی معکوس شدهاند.
هوش مصنوعی: چشمان تو وقتی خشمگین میشوند، مانند زهر عمل میکنند و بر دستانت که با شانه زنی مشکی خوشبو و خاص میدهد، تأثیر میگذارند.
هوش مصنوعی: ای فریبنده و زیبا، چین و چروکهای زیبای تو چون یک جاذبه برای من است. ای ماه زیبا، آیا میتوانی به ستارهگان زمان خود نظارهگری و دلربایی کنی؟
هوش مصنوعی: موهای تو مانند نافهای است که پر از چین و تاب است و آن چین و تابها به زیبایی چهرهات شبیه به ماه میباشد، که بر آن عقربهای درشتی میرقصد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که صدف به پرورش مروارید مشغول است، تو نیز باید به پرورش خود و رشد شخصیتت توجه کنی، ای ماه! مانند مرجانها، در جستجوی زیبایی و شکوه باش.
هوش مصنوعی: دلهای عاشق و دلتنگ، در عمق تاریکیها و مشکلات به سر میبرند و نمیتوانند زیباییها و خوشیهای دنیا را ببینند. آنها تنها میتوانند در چهرهی محبوب خود آرامش و روشنایی را مشاهده کنند، حتی اگر در مکانی ناامیدکننده و سخت باشند.
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره شده که در زیر یک توده مشک، چیزی گرانبها و باارزش وجود دارد. افرادی که به این موضوع پی میبرند، تعجب میکنند که چنین چیزی در زیر آن توده وجود دارد و به نوعی به نظاره کیفیت و زیبایی آن میپردازند.
هوش مصنوعی: یک دایره روی صفحهای از فلز کشیده شده است که هم نقطهای از رنگ قرمز و هم دایرهای که آثاری از زنگار دارد، به چشم میخورد.
هوش مصنوعی: لبهای تو مانند نقطهای هستند و خطی که از آن بیرون میآید، دایرهای است که نمیتواند هیچ دل دیگری را از این حلقه جدا کند.
هوش مصنوعی: ای ماه زیبا، هیچ وقت از ما دور نشو و به ما بپیوند. با هم میتوانیم بر تمام سرزمینها مسلط شویم.
هوش مصنوعی: تو با لبهای شیرینت که دل را تازه میکند، در حال توجه و نگاه به من هستی، و من با یاد و خاطر هوشیارم به تو فکر میکنم.
هوش مصنوعی: اگر کسی نتواند از زیبایی و جذابیت چشمان تو چشم بردارد، من میتوانم به راحتی به دلیل شیرینی و لطافت شعرهایم نسبت به تو بایستم و دفاع کنم.
هوش مصنوعی: کسی که تحت تأثیر شعر زیبا و دلنشین تو و چشمان خطرناک و مرگبار تو قرار نگرفته، به نوعی غیر از این بوم است.
هوش مصنوعی: در قلعهگشابی، چه از نظر رنگ و چه از نظر تزویر، من با مهارت و ابتکار عمل میکنم و تو هم با زیبایی و فریبندگی خود، جلوهگری میکنی.
هوش مصنوعی: به وسیلهٔ قلم و دستانم، نقاشیای بکن که با آن، زیبایی چهرهات را به تصویر بکشم؛ طوری که ابروها و خطی که بر چهرهات دارم، مانند کمان و زرهای جذاب جلوه کند.
هوش مصنوعی: زمانی که کار به بیرحمی و خونریزی کشیده شود، در آن موقع تو فرمانده و رهبر و تصمیمگیرنده خواهی بود.
هوش مصنوعی: اگر کار بر اساس صداقت و وفای به عهد باشد، این موضوع به من ربطی ندارد. بگذار این مسئله از تو ناشی شود.
هوش مصنوعی: اگر بخواهیم کشوری پابرجا و پایدار بماند، به وجود یک فرمانروا و پادشاه حکیم و قدرتمند نیاز داریم؛ زیرا بدون او، این کار امکانپذیر نخواهد بود.
هوش مصنوعی: با وجود اینکه دنیا تحت تأثیر شعر من و زیبایی تو قرار دارد، اما فرمانروای واقعی جهان کسی است که نگهبان آن است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای عاشق دل داده بدین جای سپنجی
همچون شمنی شیفته بر صورت فرخار
امروز به اقبال تو، ای میر خراسان
هم نعمت و هم روی نکو دارم و سیار
درواز و دریواز فرو گشت و بر آمد
[...]
مدحت کن و بستای کسی را که پیمبر
بستود و ثنا کرد و بدو داد همه کار
آن کیست بدین حال و که بوده است و که باشد ؟
جز شیر خداوند جهان ، حیدر کرّار
این دین هدی را به مثل دایرهای دان
[...]
ای آنکه همی قصه من پرسی هموار
گویی که چگونه ست بر شاه تراکار
چیزیکه همی دانی بیهوده چه پرسی
گفتار چه باید که همی دانی کردار
ور گویی گفتار بباید ز پی شکر
[...]
این زرد تن لاغر گل خوار سیه سار
زرد است و نزار است و چنین باشد گل خوار
همواره سیه سرش ببرند از ایراک
هم صورت مار است و ببرند سر مار
تا سرش نبری نکند قصد برفتن
[...]
هنگام بهارست و جهان چون بت فرخار
خیز ای بت فرخار، بیار آن گل بیخار
آن گل که مر او را بتوان خورد به خوشی
وز خوردن آن روی شود چون گل بربار
آن گل که مر او را بود اشجار ده انگشت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.