باز گلزار صفای رخ جانان دارد
هر طرف زینتی از سنبل و ریحان دارد
دارد آن لطف کنون باغ که از دیدن آن
این که دل را نرسد ذوق چه امکان دارد
بشنو زمزمه مرغ خوش الحان و مگو
که چرا شاهد گل چاک گریبان دارد
چه کند گر نکند چاک گریبان از شوق
گوش بر زمزمه مرغ خوش الحان دارد
جلوه شاهد گل بین بلب جوی و مگوی
که چرا آب روان این همه افغان دارد
نیست از سنگ چسان این همه افغان نکند
شاهدی در نظرش این همه جولان دارد
با خط موج مگو جدول آبست که هست
لوح تعلیم و چمن طرز دبستان دارد
کرده از هر طرفی میل بدان لوح لطیف
سبزه کیفیت طفلان سبق خان دارد
فصل سیرست قدم نه به بیابان امروز
که بیابان صفت روضه رضوان دارد
از ریاحین روش آموز که از حجره خاک
هر چه سر کرد برون رو به بیابان دارد
کرده از هیبت منقار مهیا انبر
بلبل خسته تردد چو طبیبان دارد
خار را دیده و دانسته که شاخ گل را
در بدن نیز برون آمده پیکان دارد
محشرست این نه بهارست که نرگس از خاک
خاسته دیده حیران تن عریان دارد
حجره تبرست درین فصل چمن باغ جنان
عارف زنده دل آن مرده که ایمان دارد
گل برون آمده از حجره تنگ غنچه
میل نظاره اطراف گلستان دارد
رخت از حجره درین فصل بگلزار کشد
هر که در لطف مزاج گل خندان دارد
گذری کن بچمن بهر فرح فصل بهار
از خزان ای که دلت شدت اخزن دارد
پی هر غم فرحی را نگران باش و مگو
که ندارد فلک این نیز اگر آن دارد
جدول آب که از موج نمودست حباب
همچو تاریست که درهای درخشان دارد
دهر حکاک شده آلت حکاکی اوست
سبزه کز قطره شبنم در دندان دارد
همه جا این شده شایع که بتحریک هوا
آب در دور شه گل مهر طغیان دارد
جهت دفع همین فتنه ستاده صف صف
بید کز برک بکف خنجر بران دارد
می نهد بر طبق لاله برون می آرد
کوه هر لعل پسندیده که در کان دارد
دم عرضست چرا عرض تجمل نکند
فیض را وقت ظهورست چه پنهان دارد
می کند گلبن سر سبز نثار سبزه
غنچه هر دانه که از قطره باران دارد
سبزه طفل است که چون دانه مشفق گلبن
بهر پروردن او شیر به پستان دارد
داده سبزه نسق باغ مگر کین تعلیم
در نظام از قلم آصف دوران دارد
آصفی کز قلم اوست چو از سبزه چمن
هر چه از نظم و نسق ملک سلیمان دارد
چمن آرای ممالک شده وین پرتو
همچو گل از اثر پاکی دامان دارد
می دهد روز و غبار از در او می گیرد
آسمان را عمل اینست که میزان دارد
هر که طرز رقمش با روش کلکش دید
گفت کین باغ چه خوش سرو خرامان دارد
آن سخی طبع که در عالم عالم داری
رأفت او روش ابر درافشان دارد
از بدو نیک نوال نعمش نیست دریغ
فیض او از همه رو بر همه احسان دارد
نه همین در عوض نیکی ارباب صلاح
شفقت او اثر رحمت رحمان دارد
در جزای عمل بد عملان نیز مدام
اثر رحمت او رتبه غفران دارد
نیست محروم کسی از کف جودش گویا
کلک قفلیست که او بر در حرمان دارد
بخت و اقبال کمر بسته بفرمان بریش
متصل منتظر آن که چه فرمان دارد
خط او ابر بهاریست که هر جا گذرد
نیست اندک اثرش فیض فراوان دارد
کلک او طرفه نهالیست که در هر جنبش
نیست کم منفعت بی حد و پایان دارد
نوبهار گل انواع هنر جعفر بیک
که کمال شرف و رتبه عرفان دارد
مرده را می رسید از نقش خطش فیض حیات
ظلمت نقش خطش چشمه حیوان دارد
هیچ شک نیست که از فیض خط دلکش اوست
هر که امروز ز ابنای زمان جان دارد
سرفرازا توی آن قطب که در رخصت قدر
کمترین بنده تو رتبه کیوان دارد
دور ما چون نکند یار به ادوار سلف
چو تو انسان فلک قدر و ملک شان دارد
ملک ما چون نزند طعنه بملک دگران
ملکی همچو تو در صورت انسان دارد
ای فلک قدر ملک خوی صلاح اندیشه
که ز تدبیر تو درد همه درمان دارد
همه از واصل شادند چه واقع شده است
که فضولی الم محنت هجران دارد
همه از فیض تو جمعیت خاطر دارند
او چرا حال بد و روز پریشان دارد
همه جا گشته بمعماری عدلت معمور
او چرا حال خراب و دل ویران دارد
گرچه دور از تو همه شب به هزاران دیده
آسمان گریه به آن خسته حیران دارد
لیک شادست بدان حال که در سایه تست
نامه نسبتش از ملک تو عنوان دارد
درد هر چند که بسیار شود بر دل او
او بالطاف تو امید دو چندان دارد
چشم دارم که بکام تو شود هر دوری
که بتدریج زمان گنبد دوران دارد
اعتماد تو فزون گردد و ننماید روی
هر چه از دور باقبال تو نقصان دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیباییهای بهار و لطافتهای آن میپردازد و عشق و شگفتیهایی را که در این فصل وجود دارد، توصیف میکند. شاعر با تصاویری از گلها، پرندگان و چمنها، حال و هوای شاداب بهار را به تصویر میکشد و از لذتی که زیباییهای طبیعی بر دل میگذارد، سخن میگوید. او به احساسات عشق و شوق میپردازد و میگوید که انسان باید از این زیباییها لذت ببرد و به شادی آن توجه کند. شعر به انتظارات مردم از محبت و مهربانی اشاره میکند و به تأثیرات مثبت عشق و دوستی در زندگی اشاره دارد و در نهایت تأکید میکند که در کنار همه دشواریها، امید و لطافت وجود دارد.
هوش مصنوعی: باغی که زیبا و دلنواز است، هر گوشهاش با گلها و گیاهان خوشبو، مثل سنبل و ریحان زینت یافته است.
هوش مصنوعی: باغی که اکنون با زیباییاش خود را نشان میدهد، آنقدر دلرباست که اگر کسی نتواند از دیدن آن لذت ببرد، چه امکان دارد که چنین چیزی ممکن باشد؟
هوش مصنوعی: به صدای خوش و دلنشین پرنده گوش کن و نگو که چرا گل، لباسش پاره است.
هوش مصنوعی: اگر از شوق به حال و هوای دلنشین مرغ خوشصوت گوش نسپارد، چه کاری میتواند کرد که چاک گریبانش را بگشاید؟
هوش مصنوعی: نگاه کن به زیبایی گل، و در بین بلبل و جوی، دیگر نپرس چرا این آب روان این همه شور و هیجان دارد.
هوش مصنوعی: چگونه ممکن است این همه هیاهو و سر و صدا از سنگ باشد؟ در حالی که یک معشوق فقط با نگاه خود اینقدر شگفتی و جنب و جوش ایجاد میکند.
هوش مصنوعی: با خط امواج، از آبهای روان نگو که مانند لوحی برای یادگیری است و چمن هم مثل مدرسهای برای تعلیم و تربیت دارد.
هوش مصنوعی: در هر طرف به آن صفحه نرم و لطیف که شبیه به سبزه است، تمایل دارد و مانند بچهها میخواهد که به آنچه یاد گرفته، ادامه دهد.
هوش مصنوعی: امروز زمان مناسبی برای حرکت به سوی صحرا نیست، چرا که صحرا امروز همشکل با بهشت است.
هوش مصنوعی: از گلهای خوشبو بیاموز که هر چه از دل زمین خارج میشود، به سوی بیابان میرود.
هوش مصنوعی: بلبل خسته که در تنگنا و درد است، به خاطر قدرت و شکوه منقار طبیبانی را که به او امید دارند، به تردید وا میدارد.
هوش مصنوعی: این بیت میگوید که کسی یا چیزی را که به ظاهر زیبا و دلنشین است، در واقع ممکن است خطرناک و زهرآلود باشد. در واقع، مانند خارهایی که در کنار گلها رشد میکنند و ممکن است آسیب برسانند، برخی از چیزها یا افراد زیبا نیز در خود ویژگیهای منفی و آسیبرسانی دارند.
هوش مصنوعی: این صحنه ای، روز قیامت است و نه بهار، که گل نرگس از خاک سر برآورده و با دیدی حیران، بدن برهنه اش را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: در این فصل بهار، گلی که در باغ بهشت روییده، نشان از زندگی و سرزندگی دارد. کسی که قلبی زنده و پر از ایمان دارد، در حقیقت زندهتر از کسانی است که ظاهراً زندهاند اما ایمان و معرفت ندارند.
هوش مصنوعی: گلی که از دل یک جای تنگ و کوچک بیرون آمده، حالا دوست دارد زیباییهای باغ را تماشا کند.
هوش مصنوعی: هر کس که در بهار طبعی خوش و دلنشین دارد، در این فصل از خانهاش بیرون میآید و به سراغ گلزار میرود.
هوش مصنوعی: به بهار خوش بگذران و از زیباییهای آن لذت ببر، ای کسی که دلت هنوز تحت تأثیر غمهای پاییزی است.
هوش مصنوعی: به دنبال هر غمی، شادیای هست که باید منتظرش باشی و نگو که اگر آسمان چیزی ندارد، پس چرا آن را هم نمیدهد.
هوش مصنوعی: جدول آبی که به خاطر امواج حبابهایی درست کرده، مانند توری است که درهای درخشانی دارد.
هوش مصنوعی: دنیا به مانند ابزاری است که برای خلق زیباییها به کار میرود، مانند سبزهای که در اثر باران صبحگاهی جلوهای زیبا پیدا میکند.
هوش مصنوعی: بیشتر مکانها بر این باورند که با تحریک هوا، آب در دور و بر شهر باعث رشد و گسترش گل و سبزه میشود و این موضوع به شکل گستردهای مطرح شده است.
هوش مصنوعی: برای مقابله با همین فتنه، صفبهصف بیدهای ایستادهاند که در دستانشان خنجرهای بران دارند.
هوش مصنوعی: گلابی را روی لاله میگذارد و از دل کوه، هر سنگ زیبایی که در دل خود دارد، بیرون میآورد.
هوش مصنوعی: چرا در این زمان که فرصت و زیبایی نمایان میشود، خودت را محدود میکنی؟ وقت ظهور است و نباید چیزی را پنهان کنی.
هوش مصنوعی: گُلزار سرسبز، خوشبو و زنده، هر دانهای که از باران سیراب میشود را به سمت سبزه و غنچه نثار میکند.
هوش مصنوعی: سبزه مانند کودکی است که به محبت و مراقبت نیاز دارد و برای رشد و پرورش خود، همانند مادر که به شیر خود فرزند را تغذیه میکند، به یک منبع نیرومند و مغذی نیاز دارد.
هوش مصنوعی: سبزه و زراعت باغ به دست آمده، اما این آموزش و یادگیری در نظام، از نوشتار آصف در دورانش نمایان است.
هوش مصنوعی: آصفی که از قلمش نشأت میگیرد، مانند سبزهای در چمن است که هر چیزی از نظم و ترتیب سلطنت سلیمان را در خود دارد.
هوش مصنوعی: چمن به زیبایی کشورهای مختلف تزیین شده است و این نور مانند گل، ناشی از پاکی و بیآلایشی فرهنگی است.
هوش مصنوعی: روز به ما میدهد و غبار را از در خود میگیرد، آسمان هم به همین شکل عمل میکند که نشاندهندهی وجود اندازه و مقیاسی در این جهان است.
هوش مصنوعی: هر کسی که طرز رفتار و زیبایی او را ببیند، میگوید این باغ چه خوش بویی و چه آرامشی دارد.
هوش مصنوعی: او که روحی بزرگ و بخشنده دارد، مانند ابر رحمت در دنیا پخش میشود و بر دیگران مهر و محبت میتابد.
هوش مصنوعی: از ابتدا، نیکویی و نعمتهای او کم نبوده و هیچ چیز از فیض و فضلش کم نشده است؛ او به همه کمک میکند و احسانش شامل حال همه میشود.
هوش مصنوعی: این عبارت به این معناست که فقط از نیکی و لطف ارباب انتظار نداشته باش، زیرا درواقع مهربانی و رحمت الهی تأثیر بیشتری دارد و باید آن را در نظر بگیری.
هوش مصنوعی: در عوض کارهای ناپسند، همواره تاثیر رحمت او وجود دارد و مقام بخشش را شامل میشود.
هوش مصنوعی: هیچکس از بخشش او محروم نیست، انگار او کلیدی دارد که درب محرومیت را بسته است.
هوش مصنوعی: سرنوشت و شانس انسان آماده و در انتظار است تا ببیند چه دستوری دارد و چه پیشامدی در راه است.
هوش مصنوعی: خط او همانند ابری در بهار است که وقتی از جایی عبور میکند، هیچ نشانهای از خود به جا نمیگذارد، اما برکات و نعمتهای بسیاری به همراه دارد.
هوش مصنوعی: این شعر میگوید که هنر و استعداد او مانند درختی است که هر بار که حرکت میکند، سود و ثمرات زیادی به همراه دارد و این بهرهمندی هیچگاه تمام نمیشود و همواره ادامه دارد.
هوش مصنوعی: بهار تازه، گلهای مختلفی از هنرهای جعفر بیک را نمایان میکند، که او دارای کمال شرافت و مقام بالایی در عرفان است.
هوش مصنوعی: مرده به وسیله اثر خطی که دارد، به حیات میرسد. تاریکی اثر این خط سرشار از زندگی و جوهر حیاتی است که دارد.
هوش مصنوعی: هیچ تردیدی وجود ندارد که زیبایی نوشتههای او، لطف و بخشش خاصی دارد. هر کس که امروز در دنیا زندگی میکند و جان دارد، از این زیبایی بهرهمند است.
هوش مصنوعی: شما در جایگاه بلندی قرار دارید، جایی که حتی در شرایطی که به گنجایش اندک یک بنده معمولی اجازه داده میشود، مقام و مرتبهای همچون سیاره زحل را دارید.
هوش مصنوعی: اگر یار ما دور باشد و به گذشتهها بازنگردد، پس انسان با چنین مقام و جایگاهی در آسمان و زمین چه ارزشی دارد؟
هوش مصنوعی: اگر پادشاه ما به دیگر پادشاهان طعنه بزند، از چه چیزی میتواند گله کند وقتی که موجودی مانند تو در قالب انسان وجود دارد؟
هوش مصنوعی: ای آسمان، ارزش و مقام سرزمین خود را بشناس و به فکر خوبی باش، زیرا تدبیر و اندیشه تو توانایی درمان همه دردها را دارد.
هوش مصنوعی: همه از وصال خوشحال هستند، اما چه چیزی باعث شده که فضولی اینقدر در رنج هجران باشد؟
هوش مصنوعی: همه به لطف و نعمت تو امیدوار و خوشحال هستند، اما او چرا حالش بد و روزگارش پریشان است؟
هوش مصنوعی: در هر جایی از عالم، با تدبیر و عدل تو ساخته شده، ولی چرا حال دل من خراب و ویران است؟
هوش مصنوعی: با اینکه شبها به دور از تو با چشمان زیادی به آسمان نگاه میکنم و میبینم که چقدر در حال گریه است، در درونم حس ناامیدی و سردرگمی وجود دارد.
هوش مصنوعی: اما خوشحال است به خاطر اینکه در سایهی تو قرار دارد و نامهاش به ملک تو اشاره میکند.
هوش مصنوعی: هرچند که دردها بر دل او زیاد شود، اما او با لطفهای تو امیدش دو برابر میشود.
هوش مصنوعی: چشمم به توست و هر دورانی را که زمان بر ما میگذارد، به تدریج میپذیرم.
هوش مصنوعی: اعتماد تو بیشتر خواهد شد و هر چیزی که از دور به تو نزدیک میشود و نقصی دارد، خود را نشان نخواهد داد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میر مجلس که چو لب بادهٔ روشن دارد
مردمی باشد اگر دارد و از من دارد
غمزه ات از پی دل چند کنم چشم سیاه
اینک اینک دل من گر سر بردن دارد
گِرد لب طوطیِ خطّ تو چه شیرین مرغی ست
[...]
چیست آن خسرو سیمینبدن زرینتاج؟
که به شب خانهٔ فولاد نشیمن دارد
چو ستونست ولی از مدد خیمه بپاست
سیمگونست ولی جامه ز آهن دارد
بته پیرهن آل عجب شاخ گلیست!
[...]
سالک امید نجات از دل روشن دارد
مرغ زیرک نظر از خانه به روزن دارد
هرکه با صدق عزیمت سفری گردیده است
خطر از راهنما بیش ز رهزن دارد
می برد راه به سررشته مقصود کسی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.