گفتم کیم به طلعت تو شادمان کنند؟
گفت آن زمان که وقت شود فکر آن کنند
گفتم که چیست سرّ نهان بودن شما؟
گفت این حکایتی است که با نکتهدان کنند
گفتم که جان دهند و رضای شما خرند
گفتا در این معامله کمتر زیان کنند
گفتم ز گفتگوی شما شاد میشوم
گفتا خوش آن کسان که دلی شادمان کنند
گفتم مسیح بهرچه آید ز آسمان؟
گفتا که اقتدا به امام زمان کنند
گفتم چو از جهان بروم من چه سود از آن؟
گفتا که رجعتی است که پیر و جوان کنند
گفتم که دوستان تو رجعت چرا کنند؟
گفتا که تا معاونت مستعان کنند
گفتم همیشه فیض دعای تو میکند
گفت این دعا ملائک هفت آسمان کنند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، گوینده با کیم (یک شخصیت نمادین) در مورد شادی و خوشبختی صحبت میکند. کیم توضیح میدهد که خوشی زمانی به دست میآید که افراد به یکدیگر فکر کنند و به یاد هم باشند. همچنین اشاره دارد که برخی رازها و حقیقتها وجود دارد که تنها عدهای خاص میتوانند آنها را درک کنند. گوینده به معنای دعا و اثرات آن در زندگی اشاره میکند و کیم نیز توضیح میدهد که این دعاها میتواند برای دیگران مفید باشد و فرشتگان آسمانی بر آن تأثیر میگذارند. در نهایت، موضوعاتی مانند رجعت و ارتباط با امام زمان نیز مطرح میشود و بر اهمیت همکاری و ارتباط دوستان تأکید میشود.
هوش مصنوعی: گفتم کسی به زیبایی تو خوشحال میشود؟ پاسخ داد: وقتی که زمانش برسد و دربارهاش فکر کنند.
هوش مصنوعی: به او گفتم راز پنهان بودن تو چیست؟ او پاسخ داد این داستانی است که فقط کسانی که نکتهسنج هستند، میفهمند.
هوش مصنوعی: گفتم که مردم جان خود را میدهند و به خاطر رضایت شما زحمت میکشند، او جواب داد که در این معامله آنها کمتر متضرر میشوند.
هوش مصنوعی: گفتم با صحبتهای شما خوشحال میشوم. او replied که خوش به حال کسانی که دلی را شاد کنند.
هوش مصنوعی: گفتم مسیح چرا از آسمان نازل میشود؟ او پاسخ داد که برای پیروی از امام زمان خواهد آمد.
هوش مصنوعی: من از خودم پرسیدم که وقتی از این دنیا بروم، چه فایدهای دارد؟ پاسخ شنیدم که بعد از مرگ، بازگشتی وجود دارد که هم جوانان و هم افراد پیر به آن خواهند آمد.
هوش مصنوعی: گفتم چرا دوستانت به سمت تو برمیگردند؟ او پاسخ داد که تا به ما کمک و حمایت کنند.
هوش مصنوعی: به او گفتم که همیشه دعای تو به من خوبی میرساند، او پاسخ داد که این دعا تنها از سوی تو نیست و فرشتگان هفت آسمان نیز آن را به جا میآورند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گفتم کِی ام دهان و لبت کامران کنند؟
گفتا به چشم هر چه تو گویی چُنان کنند
گفتم خَراجِ مصر طلب میکند لبت
گفتا در این معامله کمتر زیان کنند
گفتم به نقطهٔ دهنت خود که بُرد راه؟
[...]
رندان که عزم سیر به کوی مغان کنند
دین بهر می و چو مغبچه جوید چنان کنند
ایمان چو باختند به زنار زلف او
آنگه سبک نشاط به رطل گران کنند
سرخوش چو بهر عیش کله گوشه بشکنند
[...]
خلق از سگت نه از بد دشمن فغان کنند
دشمن چه سگ بود گله از دوستان کنند
ز نار عشق رشته جان شد مرا چو شمع
بر خود نبسته ام که مرا منع از آن کنند
دانم یقین نه مستی و از عشوه آندو چشم
[...]
گفتم کیم به طلعت تو شادمان کنند؟
گفت آن زمان که وقت شود فکر آن کنند
گفتم که چیست سرّ نهان بودن شما؟
گفت این حکایتی است که با نکتهدان کنند
گفتم که جان دهند و رضای شما خرند
[...]
تا بو مگر به سنگدلی مهربان کنند
سنگین دلت که سنگ به سنگ امتحان کنند
خواهم ز مردمی به در آیم به جلد سگ
وانگه در آستان توام پاسبان کنند
غیر و رقیب و مدعی آنگه به اتفاق
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.