گنجور

 
فیض کاشانی

خوش خبر باش ای نسیم شمال

که به ما می‏رسد شمیم وصال‏

یا برید الحما حماک اللّه

مرحبا مرحبا تعال تعال

أین مهدینا و منزله؟

و من اصحابه و کیف الحال؟

چه شود گر دهی نشان مقام

چه شود گر کنی بیان مقال

قصّة الشوق لانفصام لها

حبّکم دونها لسان الحال

شاه ما سوی ما نمی‏گردد

حبذا کبریا و جاه و جلال‏

فیض تا چند صبر در غم دوست

ناله عاشقان خوش است بنال

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
مسعود سعد سلمان

شاد باش ای هیون آخته یال

هیکل کوه کوب و هامون مال

از پیت کوس خورده کوه ثبیر

وز تکت کاخ خورده باد شمال

بوده با رنگ وقت تک همسر

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از مسعود سعد سلمان
ابوالفرج رونی

میل کرد آفتاب سوی شمال

روز فرسوده را قوی شد حال

باد بر شاخ کوفت شاخ درخت

خاک در بیخ دوخت بیخ نهال

کوه در آب رفت از آتش میغ

[...]

وطواط

ای جناب تو قبلهٔ اقبال

حضرت تو مخیم آمال

دین اسلام را کمال تویی

از تو مصروف باد عین کمال

تو ابو القاسمی بکنیت و هست

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از وطواط
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه