آنگه به معجبان ملائک خطاب کرد
کاینک خبر کنید ز اسماء من مرا
گفتند: کار تست منزه ز علم کس
ما را چه اسم و چه خبر از اسم هؤلا
عالم توئی و هر که توأش علم میدهی
ما جاهلیم گر ندهی معرفت به ما
فرمود: من نگفتم هنگام اعتراض
جز ما خبر ندارد ز اسرار کار ما؟
تسلیم حکم من بنمائید و تن دهید
تا بر مراد خویش کنم بر شما قضا
گفتند: سمع و طاعت و تسلیم و انقیاد
دادیم مر تو را به دل و جان کماتشا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، خداوند به ملایک میگوید که از اسامیاش خبر بدهند. ملایک پاسخ میدهند که فقط خداوند عالم است و ما از اسرار او بیخبر هستیم. خداوند به آنان میفرماید که تسلیم حکم او شوند تا او بر اساس خواستهاش، قضاوت کند. ملایک هم با شنیدن این سخنان، اظهار اطاعت و تسلیم میکنند.
هوش مصنوعی: سپس به فرشتگان که شگفتزده بودند، فرمود که حالا از نامهای من به من خبر دهید.
هوش مصنوعی: گفتند: کار تو از علم دیگران پاک و خالص است، ما چه نیازی به اسم و خبر آن افراد داریم؟
هوش مصنوعی: تو خود علم و دانش هستی و به هر که بخواهی، علم و معرفت میدهی. اگر به ما این دانش را ندهی، ما نادان خواهیم ماند.
هوش مصنوعی: او گفت: من نگفتم که در زمان اعتراض، جز ما هیچکس از اسرار کار ما آگاه نیست؟
هوش مصنوعی: به خواسته من تسلیم شوید و به آنچه میخواهم، تن دهید تا بتوانم طبق برنامهام بر شما حکم صادر کنم.
هوش مصنوعی: آنها گفتند: ما با دل و جان فرمانبرداری و اطاعت از تو را پذیرفتیم، همچنان که شایسته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا داد باغ را سمن و گل بنونوا
بلبل همی سراید بر گل بنونوا
رود و سرود ساخته بر سرو فاخته
چون عاشقی که باشد معشوق او نوا
مشک و عبیر بارد بر گلستان شمال
[...]
چون نای بینوایم ازین نای بینوا
شادی ندید هیچ کس از نای بینوا
با کوه گویم آنچه ازو پر شود دلم
زیرا جواب گفته من نیست جز صدا
شد دیده تیره و نخورم غم ز بهر آنک
[...]
آمدگه وداع چو تاریک شد هوا
آن مه که هست جان و دلم را بدو هوا
گرمی گرفته از جگر گرم او زمین
سردی گرفته از نفس سرد من هوا
ماه تمام او شده چون آسمان کبود
[...]
منسوخ شد مروت و معدوم شد وفا
زین هر دو مانده نام چو سیمرغ و کیمیا
شد راستی خیانت و شد زیرکی سفه
شد دوستی عداوت و شد مردمی جفا
گشتهست باژگونه همه رسمهای خلق
[...]
ای بر مراد رأی تو ایام رامضا
بسته میان بطاعت فرمان تو قضا
از جاه تو گرفته سیادت بسی شرف
وز فر تو فزوده وزارت بسی بها
خلق خدای را برعایت تویی پناه
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.