حوا چو دید ایمنی راه و رفع منع
باور شدش بخورد از آن و ندید اذا
آمد به نزد آدم و گفت ای صفی حق
گردید آن درخت مرا و تو را روا
از بهر امتحان به سوی آن شجر رویم
تا زین قضیه رفع شود پرده خفا
رفتم بسوی آن من و خوردم از آن بری
نی منع دیدم از کس و نی یافتم اذا
آدم فریب خورد و در آورد در خیال
کو را از آن درخت نصیبی است بیعنا
کرد اجتهاد و بود خطا اجتهاد او
منعی ندید کرد گمان شد مگر روا
دستی دراز کرد به سوی درخت علم
علمی که بود خاصه اولاد مصطفا
چون برگرفت ثمری خورد از آن بری
در خویش دید ذلّ زلل خواری خطا
آن حله ای که داشت ببر رفت از برش
عریان شد از لباس کرامت بیک ادا
گر منتهی شدی ز شجر منتهی شدی
سدّ رهش نبود به جز سِدرِهِ منتهی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، داستان حوا و آدم به تصویر کشیده شده است. حوا، وقتی که دید راه به سوی درختی که خداوند آن را منع کرده بود، ایمن است، تصمیم میگیرد به سمت آن درخت برود. او با اشاره به آدم، به او میگوید که برای امتحان به سوی آن درخت بروند. آدم تحت تأثیر حوا فریب میخورد و به سمت درخت میرود و از میوهاش میخورد، بدون آنکه مانعی بیابد. اما در نتیجه این عمل، او متوجه میشود که دچار خطا و ذلت شده است و از مقام کرامت خود عریان میشود. در انتها، اشاره به این میشود که تا زمانی که از درخت علم و معرفت دور بوده، راهی به سوی حقیقت نداشته است.
هوش مصنوعی: زمانی که حوا متوجه شد که راهی برای ایمن شدن وجود دارد و موانع پیشرو برطرف شدهاند، باور کرد که میتواند از آن دو درخت میوه بخورد و به این فکر نکرد که ممکن است عواقبی داشته باشد.
هوش مصنوعی: به نزد آدم آمد و گفت: ای پاکترین، آن درخت برای من و تو مجاز شده است.
هوش مصنوعی: برای آزمایش به سمت آن درخت میروم تا اینکه این موضوع پنهان روشن شود.
هوش مصنوعی: به سوی دوست شتافتم و از دسترنج او بهرهمند شدم. نه مانعی از کسی دیدم و نه چیزی مانع من شد.
هوش مصنوعی: انسان فریب میخورد و در خیال خود به دنبال کسی است که از آن درخت بهرهای برده باشد، غافل از اینکه در واقع هیچ کسی از آن درخت نصیبی ندارد.
هوش مصنوعی: او تلاش و کوشش کرد و در کارش اشتباه کرد، اما برای او هیچ ممانعتی وجود نداشت. گمان کرد که شاید این کارش درست باشد.
هوش مصنوعی: کسی دست خود را به سوی درخت دانش دراز کرده است، دانشی که ویژه فرزندان پیامبر اسلام است.
هوش مصنوعی: زمانی که انسان ثمرهای را به دست میآورد، از آن بهرهمند میشود، اما در عین حال در درون خود احساس حقارت و ضعف به خاطر اشتباهاتش را میبیند.
هوش مصنوعی: آن لباس زیبایی که ببر به تن داشت، با رفتن او دیگر بر تنش نماند و از این رو از آن جنبه ی باکرامت و زیبایی خالی شد.
هوش مصنوعی: اگر به انتهای درختی رسیدی، به انتها رسیدی. هیچ مانعی برای مسیر آن جز درخت من نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا داد باغ را سمن و گل بنونوا
بلبل همی سراید بر گل بنونوا
رود و سرود ساخته بر سرو فاخته
چون عاشقی که باشد معشوق او نوا
مشک و عبیر بارد بر گلستان شمال
[...]
چون نای بینوایم ازین نای بینوا
شادی ندید هیچ کس از نای بینوا
با کوه گویم آنچه ازو پر شود دلم
زیرا جواب گفته من نیست جز صدا
شد دیده تیره و نخورم غم ز بهر آنک
[...]
آمدگه وداع چو تاریک شد هوا
آن مه که هست جان و دلم را بدو هوا
گرمی گرفته از جگر گرم او زمین
سردی گرفته از نفس سرد من هوا
ماه تمام او شده چون آسمان کبود
[...]
منسوخ شد مروت و معدوم شد وفا
زین هر دو مانده نام چو سیمرغ و کیمیا
شد راستی خیانت و شد زیرکی سفه
شد دوستی عداوت و شد مردمی جفا
گشتهست باژگونه همه رسمهای خلق
[...]
ای بر مراد رأی تو ایام رامضا
بسته میان بطاعت فرمان تو قضا
از جاه تو گرفته سیادت بسی شرف
وز فر تو فزوده وزارت بسی بها
خلق خدای را برعایت تویی پناه
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.