بهار آمد بهار آمد بهار طلعت جانان
نگار آمد نگار آمد نگار شاهد پنهان
بهار آمد بهار آمد بهار دل بهار دل
نگار آمد نگار آمد نگار جان نگار جان
بشب خورشید جان آمد ضیای جاودان آمد
بجان بگشای چشم دل که پیدا گشت هر پنهان
نسیم از کوی یار آمد نسیم مشکبار آمد
معطر کن دماغ دل منور ساز چشم جان
تلافی کن تلافی کن ز بیعت آنچه ضایع شد
ترقی کن ترقی کن درآ در مشهد عرفان
گمان تا کی گمان تا کی یقین آمد یقین آمد
برون آ از حضیض شک برا بر آسمان جان
بیفکن بار تن از جان سبک کن دوش دل از گل
چه ماندی در زمین تن برا بر آسمان جان
سراپا دیده شو ای فیض همچون آب و آئینه
که تا به بینی عیان هر جا جمال طلعت یزدان
بیفشان گرد خود از خود دل و جانرا جلائی ده
جهان بگرفت سرتاسر به بینش ظاهر و پنهان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: بهار با زیبایی و نشاط خود به یاد جانان و محبوب آمده است. این فصل نوید ظهور زیبایی و روشنایی را میدهد. خورشید و نسیم خوشبو از راه رسیدهاند و دلها را معطر میکنند. دعوت به شناخت و عرفان میشود و از انسان خواسته میشود که از شک و تردید خارج شود و به آسمان روحش پرواز کند. در این شعر، تأکید بر رهایی از قید و بندهای دنیوی و تجلی زیباییهای الهی در هر جا وجود دارد. در نهایت، پیام این شعر دعوت به زیستن با دیدی عمیق و معنوی است.
هوش مصنوعی: بهار فرار رسید و زیباییهای جدیدی به وجود آمد، مانند چهره دوستداشتنی معشوق که در این فصل نمایان شده است. معشوقی که شاید حضورش پنهان باشد، اما زیباییاش در دلها روشنی میبخشد.
هوش مصنوعی: بهار فرا رسیده و با آن دلهای شاداب و معشوقها نیز به زندگی بازگشتهاند. دلاربایان و محبوبان سرشار از شادی و زیبایی دوباره در دسترسند.
هوش مصنوعی: در شب، نور خورشید روح به جهان جاودانی رسید. حالا چشم دل خود را باز کن که تمام چیزهای پنهان نمایان شدهاند.
هوش مصنوعی: نسیمی از سوی محبوب آمده است که عطر مشک را با خود دارد. این نسیم، بوی خوشی به مشام دل من میرساند و باعث روشنایی چشم جانم میشود.
هوش مصنوعی: برای جبران آنچه از بیعت و پیمان از دست رفته، اقدام کن و به پیشرفت خود ادامه بده. وارد جایی شو که معرفت و شناخت عمیق وجود دارد.
هوش مصنوعی: تا کی میخواهی در گمان بمانی؟ یقین به زندگیات وارد شده و به دور کردن شک و تردید بپرداز. از حالات پایین و نابهنجار خارج شو و به اوج و والایی روحات برس.
هوش مصنوعی: از بار سنگین جسمت رها شو و جانت را سبک کن. چرا دل خود را در غم و سختی نگه میداری؟ در این زمین فقط به دنبال تجلی روح باش و به آسمان پرواز کن.
هوش مصنوعی: ای فیض، تمام وجودت را به دیدن و احساس درآور، مانند آب و آینه که هرجا زیبایی و جمال خداوند را ببینی، روشن و آشکار خواهد بود.
هوش مصنوعی: خودت را از درون به دیگران نشان بده و زندگیات را برای دیگران روشن کن. دنیا را با نگاه عمیق و نافذی که داری، در همه ابعادش ببین.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سپهسالار لشکرشان یکی لشکر کاری
شکسته شد از و لشکر ولیکن لشکر ایشان
چه روز افزون و عالی دولتست این دولت سلطان
که روز افزون بدو گشته ست ملک و ملت و ایمان
بدین دولت زیادت شد به اسلام اندرون قوت
بدین دولت پدید آمد به تعطیل اندرون نقصان
بدین دولت جهان خالی شد از کفران و ازبدعت
[...]
خجسته دولت عالی همین کرد ای ملک پیمان
که فتحی نو دهد هر روز از یک گوشه کیهان
فرود آرد سپاهت را به گرد کشور عاصی
برآرد گرد از آن کشور بسوی گنبد گردان
برانگیزد ز شادروان سپاه پادشاهی را
[...]
چه گوئی؟ ای شده زین گوی گردان پشت تو چوگان
به دست سالیان شسته زمان از موی تو قطران
ز قول رفته و مانده چه بر خواندی و چه شنودی؟
چه گفتند این و آن هر دو؟ چه چیز است این، چه چیز است آن؟
گر این نزدیک را گوئی و آن مر دور را گوئی
[...]
چو رستم گشت در کوشش، چو حاتم گشت در بخشش
چو لقمان گشت در حکمت، چو سلمان گشت در عرفان
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.