کبیرهایست که خود را گمان کنم هستم
گناه دیگر آن کز می خودی مستم
گناه خویش خودم دوزخ خودم هم خود
اگر ز خویش برستم ز هول پل رستم
بروی من ز سوی حق گشود چندین در
ز سوی خویش دری چون بر وی خود بستم
ز خود اگر فکنم خویش را رسم بخدا
بوصل او نرسم تا بخویش یا بستم
بود بد دو جهان جمله در من و از من
ز هر بدی برهم گر ز خویشتن رستم
مگیر تو بر من مسکین اگر بدی کردم
که تو کریمی و من از خرد تهی دستم
اگرچه مستم با هوشیار همراهم
که گر ز پای درآیم بگیرد او دستم
شکار معرفت خویش را فکندم دام
برون نیامد ازین بحر جز تهی دستم
بپای مردی عشق ار شکست خویش دهم
چو فیض در صف مردان حق ز بر دستم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن درباره گناه و خودشناسی است. شاعر به خود میگوید که گناهانش ناشی از خودخواهی اوست و اگر بتواند از خود رهایی یابد، به حق نزدیکتر خواهد شد. او اشاره دارد که دنیا و تمام بدیها در درون خود اوست و در تلاش برای شناخت خود است. همچنین، میفهمد که با وجود بیخبر بودن و مستی، همواره نوری از هوشیاری و آگاهی در درونش وجود دارد. در نهایت، او به عشق و تلاش برای رسیدن به معرفت و درک عمیقتری از خود تأکید میکند.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که آدمی ممکن است خود را در گناه بزرگ و مهمی گرفتار ببیند، اما در واقع درگیر گناهان دیگر به دلیل غفلت از حال خود و مستی از خود باشد. یعنی ممکن است شخص در حین بررسی و قضاوت در مورد خود، اشتباهات و گناهان بزرگتری را نادیده بگیرد و در عوض به ضعفهای خودش مشغول شود.
هوش مصنوعی: من خودم مسئول خطاهایم هستم و عذابم را نیز خودم تجربه میکنم. اگر از خودم فرار کنم و به پل وحشتناک رستم برسم، چه فایدهای خواهد داشت؟
هوش مصنوعی: من از طرف حق با درهای زیادی مواجه شدم، اما وقتی به سمت خودم برگشتم، در را برای او بستم.
هوش مصنوعی: اگر از خودم جدا شوم، نمیتوانم به خداوند نزدیک شوم و به وصال او برسم تا اینکه ابتدا به خودم برسم.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به این موضوع اشاره میکند که هر دو دنیا (دنیاهای مادی و معنوی) در وجود او جمع شدهاند و او از هر بدی و زشتی دوری میکند. همچنین، اگر از خود واقعیاش و از درون خود به درستی عمل کند، میتواند بر هر نوع بدی غلبه کند.
هوش مصنوعی: اگر بدی از من دیدی، مرا دست کم نگیر. تو انسان بزرگواری هستی و من به خاطر ناتوانیام، کممایه هستم.
هوش مصنوعی: هرچند که من در حال مستی هستم و ممکن است نتوانم خودم را کنترل کنم، اما یک شخص آگاه و هوشیار در کنار من است که اگر من بیفتم، دستم را خواهد گرفت و کمکم میکند.
هوش مصنوعی: من به دنبال دانایی خود بودم و دام را در دنیای بیرون گستراندم، اما از این دریا جز خالیدستی نصیبم نشد.
هوش مصنوعی: اگر عشق مرا به زمین بیندازد، ارزشش را دارد، چرا که میتوانم با مردان راستین در صف آنها ایستاده باشم و از فیض آنها بهرهمند شوم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به خاک پای عزیزت که عهد نشکستم
ز من بریدی و با هیچ کس نپیوستم
کجا روم که بمیرم بر آستان امید
اگر به دامن وصلت نمیرسد دستم
شگفت ماندهام از بامداد روز وداع
[...]
تو آفتاب بلندی و من چنین پستم
به دامنت چه عجب گر نمی رسد دستم
قدح به دست حریفان باده پیما ده
مرا به باده چه حاجت که روز و شب مستم
درون کعبه دل در شدم طواف کنان
[...]
به غیر از آن که بِشُد دین و دانش از دستم
بیا بگو که ز عشقت چه طَرْف بَربَستَم
اگر چه خَرمَنِ عمرم غمِ تو داد به باد
به خاک پایِ عزیزت که عهد نشکستم
چو ذَرِّه گرچه حقیرم ببین به دولتِ عشق
[...]
بیا، که نوبت رندیست، عاشقم، مستم
بریدم از همه عالم به دوست پیوستم
حبیب جام می خوشگوار داد به دست
هنوز میجهد از ذوق جام او دستم
مرا پیاله مده، جام یا صراحی ده
[...]
شنیدهام که به دستار گیوه میگفت
(تو آفتاب بلندی و من چنین پستم)
به جامه متکلف برهنه هم گفت
(به دامنت ز فقیری نمیرسد دستم)
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.