هرکجا آن ماهسیما میرود
بس دل و بس دین به یغما میرود
گر به صحرا رفت دریا میشود
ز آب چشمی کان به صحرا میرود
ور به دریا میرود خون میشود
بس که خون دل به دریا میرود
سرو آزادی نخواهد بعد از این
گر به باغ آن سرو بالا میرود
میشود گل رنگرنگ از شرم اگر
در چمن بهر تماشا میرود
زلف و گیسو چون پریشان میکند
در سر شوریده سودا میرود
نشنود دل پند واعظ لب ببند
این سخنهای تو بیجا میرود
از می لعل شکرریز لبش
بر زبان فیض اینها میرود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر به توصیف زیبایی و جاذبهی یک معشوق میپردازد که هر کجا که میرود، دل و دین مردم را میرباید. اگر او به صحرا برود، مانند دریا میشود و اگر به دریا برود، خون دل دیگران را جلب میکند. همچنین، با اشاره به سرو آزاد و گلهایی که در باغ رشد میکنند، میگوید که زیبایی او برمیانگیزد و دلها را به شور وادار میکند. در نهایت، شاعر به این نکته اشاره میکند که حتی نصیحتهای واعظ هم در برابر جذبهی معشوق بیاثر است و این زیبایی و عشق، به گونهای است که از دل و زبان شاعر میجوشد.
هوش مصنوعی: هرجا که آن صورت زیبای ماه میرود، دلها و دینها به غارت میروند.
هوش مصنوعی: اگر دریا به صحرا برود، از چشمی که به آنجا میریزد، تبدیل به دریا میشود. یعنی هر جا که آب به آن برود، سرزندگی و حیات ایجاد میکند.
هوش مصنوعی: اگر کسی به دریا برود، آنقدر غم و اندوه در دلش جمع شده که مانند خون در دریا میشود.
هوش مصنوعی: آزادی دیگر به دست نخواهد آمد، اگر آن درخت بلند هنوز به باغ بیفتد.
هوش مصنوعی: گلهای رنگارنگ در چمن به خاطر زیبایی و جذابیت خود، به خاطر اینکه مورد توجه قرار گیرند، با شرم و حیا خود را به نمایش میگذارند.
هوش مصنوعی: زلف و مو مانند پر درهم و برهم میشود و در دل عاشق، شور و شوقی به وجود میآورد.
هوش مصنوعی: دل شنوندهٔ نصیحتها نیست، پس بهتر است زبانت را خاموش کنی زیرا این گفتههایت بیفایده است و به جایی نمیرسد.
هوش مصنوعی: از لب زیبای او که شکرین و سرخ است، خوشی و لذتهایی به زبان میآید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خیر و شر چون جمله زینجا میرود
نوحهٔ دیوانه زیبا میرود
عمر بر اومید فردا میرود
غافلانه سوی غوغا میرود
روزگار خویش را امروز دان
بنگرش تا در چه سودا میرود
گه به کیسه گه به کاسه عمر رفت
[...]
سروبالایی به صحرا میرود
رفتنش بین تا چه زیبا میرود
تا کدامین باغ از او خرمترست
کاو به رامش کردن آنجا میرود
میرود در راه و در اجزای خاک
[...]
بر سر کوی تو سرها میرود
جان فدای روی زیبا میرود
نیست کویت منزل تر دامنان
هر که عیار است آنجا میرود
چون تو پا از خانه بیرون مینهی
[...]
سرو سیمینم به تنها میرود
چون به تنها سوی صحرا میرود
سرو نازا بر دو چشم ما نشین
نیست پنهان زآنکه هرجا میرود
دل ببرد و قصد جانم میکند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.