در سر شوریده سودا میرود
کز کجا آمد کجاها میرود
وآنکه عاقل خوانیش در کارها
در خیالش سود و سودا میرود
گه در آتش میرود گاهی در آب
خاک بر سر در هواها میرود
هیچ در پیش و پس خود ننگرد
در بلاهایی محابا میرود
خواجه باهوش آی و کار یار بین
حرف سوق و سود و سودا میرود
خواجه بیهوشست و کارش در زیان
عمر رفت و خواجه رسوا میرود
دی برفت امروز هم باقی نماند
جان به فردا میرسد یا میرود
این نفس را پاس باید داشتن
کاین نفس از کیسهٔ ما میرود
جان به جانان تازه میکردم به دم
ور نه جان بیجان ز دنیا میرود
گوشها بسته است فیضا لب ببند
کاین سخنهای تو بیجا میرود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی حالتهای متناقض و پر از تردید انسان است. شاعر اشاره میکند که افکار و احساسات انسان مانند یک سفر بیهدف به سمتهای مختلف میرود و از کجا آغاز میشود را نمیداند. او به تماشای وضع دیگران مینشیند؛ آن که عاقل به نظر میرسد، در واقع دچار وسوسه و اضطراب است. انسان در این دنیا گاهی به آتش و گاهی به آب میافتد و در برابر مشکلات دیگر نمیاندیشد. در نهایت، شاعر به بیفکری و از دست رفتن زمان اشاره میکند و مؤکداً بر ارزش نفس و جان تأکید میورزد، زیرا اینها بسیار زودگذر هستند. او در انتها به این نتیجه میرسد که باید از افکار بیفایده پرهیز کرد.
هوش مصنوعی: شخصی که دچار جنون و دیوانگی است، در حال حرکت و سرگشتگی است و نمیداند که از کجا آمده و به کدام سمت میرود.
هوش مصنوعی: کسی را که عاقل میدانی، در امورش به خیال و آرزوهایش مشغول است و به دنبال منافع خود میگردد.
هوش مصنوعی: گاهی انسان دچار مشکلات و سختیها میشود، مانند افتادن در آتش، و گاهی در شرایط آرام و دلپذیر زندگی میکند، مثل شنا کردن در آب. او ممکن است در لحظاتی دچار افت و خیز شود و در میان احساسات و تجربیات مختلف قرار بگیرد.
هوش مصنوعی: به هیچ چیز در جلوی خود و پشت سرش فکر نکند و بیپروا به سمت مشکلات و چالشها میرود.
هوش مصنوعی: آقای باهوش، بیایید و ببینید که در کار یار چه میگذرد؛ گفتگوهای مربوط به هدایت و سود و تجارت در حال جریان است.
هوش مصنوعی: خواجه در حالت بیهوشی به سر میبرد و زندگیاش بهسوی زیان و تباهی رفته است، در حالی که او با همراهی رسوایی در حال حرکت است.
هوش مصنوعی: دیروز گذشت و امروز هم چیزی از آن نمانده است. زندگی را به روز آینده میسپاریم؛ یا به آن میرسیم یا برای همیشه از دست میدهیم.
هوش مصنوعی: باید مراقب این نفس خود باشیم، زیرا این نفس از وجود ما خارج میشود.
هوش مصنوعی: من به محبوبم جان تازهای میبخشیدم، اما در غیر این صورت، جان بیحیاتم از این دنیا میرود.
هوش مصنوعی: گوشها بستهاند، فیض؛ بهتر است که تو هم سکوت کنی، زیرا صحبتهای تو بیمورد و نابجاست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خیر و شر چون جمله زینجا میرود
نوحهٔ دیوانه زیبا میرود
عمر بر اومید فردا میرود
غافلانه سوی غوغا میرود
روزگار خویش را امروز دان
بنگرش تا در چه سودا میرود
گه به کیسه گه به کاسه عمر رفت
[...]
سروبالایی به صحرا میرود
رفتنش بین تا چه زیبا میرود
تا کدامین باغ از او خرمترست
کاو به رامش کردن آنجا میرود
میرود در راه و در اجزای خاک
[...]
بر سر کوی تو سرها میرود
جان فدای روی زیبا میرود
نیست کویت منزل تر دامنان
هر که عیار است آنجا میرود
چون تو پا از خانه بیرون مینهی
[...]
سرو سیمینم به تنها میرود
چون به تنها سوی صحرا میرود
سرو نازا بر دو چشم ما نشین
نیست پنهان زآنکه هرجا میرود
دل ببرد و قصد جانم میکند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.