هر دم سر پر شورم سودای دگر دارد
آهوی جنون من صحرای دگر دارد
طوفان محیط عشق با دل چه تواند کرد
این قطره خون در سر دریای دگر دارد
ای خواجه سوداگر سودا ببرم از سر
کاین دم سر سودائی سودای دگر دارد
پیش نظر عاشق بالای فلک پست است
بالاتر از این بالا بالای دگر دارد
پهنای فلک گر هست ضربالمثل وسعت
صحرای دل عاشق پهنای دگر دارد
روی تو بهر لحظه نوعی بنظر آید
هر بار که میبینم سیمای دگر دارد
بلبل نگران گل پروانه اسیر شمع
حسن تو بهر روئی شیدای دگر دارد
مجنون ز تو مجنون شد وز تو جگرش خونشد
هرچند که در صورت لیلای دگر دارد
شیرین دهنان هستند شیرین سخنان هستند
اما لب نوشینت حلوای دگر دارد
گویند که عنقائیست در قاف جهان پنهان
قاف دل عشاقت عنقای دگر دارد
از حسن دل افروزت فردای من امروزست
امروز بدل زاهد فردای دگر دارد
با عشق مکن نسبت سودای هوسنا کان
کاین جای دگر دارد آن جای دگر دارد
هر دل که درو تازد اغیار بپردازد
دل در عرصهٔ دلها عشق یغمای دگر دارد
دل را سر دنیا نیست آرامگه اینجا نیست
تن را چو ز سر وا کرد ماوای دگر دارد
فیض ارچه زناسوتست آئینهٔ لاهوت است
جانرا چه کند صیقل سیمای دگر دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر بیان میکند که دل و روح او هر لحظه درگیر آرزوهایی جدید و یک جنون تازه است. او به عشق و احساساتی که در دلش میتپد اشاره دارد و تأکید میکند که عشقش فراتر از هر آنچه در دنیا وجود دارد، است. تصاویر زیبایی از عشق، زیبایی معشوق، و تأثیرات عمیق عشق بر دل و روان انسان ارائه میدهد. همچنین اشاره میکند که هر دیدار و هر لحظه، برای او حال و هوای جدیدی به ارمغان میآورد و نشاندهنده پیچیدگیهای احساسات است. در نهایت، شاعر به عمق عشق و معنای آن در زندگی اشاره کرده و میگوید که این عشق، با تمام زیباییهایش، همواره ابعاد و ویژگیهای تازهای دارد.
هوش مصنوعی: هر لحظه از شور و هیجان من، آرزوهای جدیدی در سرم میچرخد. آهو که نماد جنون و هیجان من است، در دنیای دیگری به سر میبرد.
هوش مصنوعی: طوفان عشق با دل چه کار میتواند بکند؟ این قطره خون در دریا، نشان از عمق و وسعت احساسات دارد.
هوش مصنوعی: ای آقا، من از فکر خرید و فروش دست برداشتهام، زیرا اکنون در سرم آرزوی دیگری به وجود آمده است.
هوش مصنوعی: برای یک عاشق، آنچه در آسمان است بیاهمیت و پست به شمار میآید، زیرا او چیزهایی بالاتر و ارزشمندتری در دل دارد که از آسمان هم فراتر است.
هوش مصنوعی: اگر آسمان وسیع و گسترده باشد، وسعت دل یک عاشق به مراتب بیشتر از آن است.
هوش مصنوعی: هر بار که تو را میبینم، همیشه چیزی جدید و متفاوت در چهرهات مشاهده میکنم.
هوش مصنوعی: بلبل به خاطر گل نگران است و پروانه به خاطر زیبایی تو به شمع وابسته شده و شیدای زیبایی دیگری است.
هوش مصنوعی: مجنون به خاطر عشق تو دیوانه شد و دلش از غم پر خون گشت، هرچند که در ظاهر، لیلای دیگری را میبیند.
هوش مصنوعی: افراد زیادی هستند که سخنان دلنشینی دارند و کلماتشان شیرین است، اما لبهای تو طعمی متفاوت و خاص از خوشمزهگی دارند.
هوش مصنوعی: میگویند در جهان قاف، پرندهای به نام عنقا وجود دارد که پنهان است. اما در دل عاشق، عنقای دیگری وجود دارد که مخصوص عشق اوست.
هوش مصنوعی: زیبایی و دلربایی تو برای من امروز روشنایی آیندهام را میسازد. امروز من به خاطر تو، مانند زاهدی که روزی دیگر را در فکر دارد، دلی دیگر را تجربه میکنم.
هوش مصنوعی: با عشق، احساسات سطحی و زودگذر را درهم نزن، زیرا این احساسات جایگاه خاصی ندارند و باید در جای دیگری پیگیری شوند.
هوش مصنوعی: هر دلی که تحت تأثیر مردم دیگر قرار بگیرد، در دنیای احساسات، عشق و علاقهای متفاوت و جدید را تجربه میکند.
هوش مصنوعی: دل در این دنیا آرامش ندارد، زیرا اینجا مکان مناسبی برای سکونت آن نیست. وقتی که بدن از سر جدا شود، جایی دیگر پیدا میکند که در آنجا زندگی کند.
هوش مصنوعی: اگرچه نعمت و فیض از عالم ماده نشئت میگیرد، اما همچنان آینهای از عالم معنویت است. روح انسان چه ارتباطی به آن دارد که زیباییاش با دیگران متفاوت است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
امروز جمال تو سیمای دگر دارد
امروز لب نوشت حلوای دگر دارد
امروز گل لعلت از شاخ دگر رستست
امروز قد سروت بالای دگر دارد
امروز خود آن ماهت در چرخ نمیگنجد
[...]
روی تو بهر شیوه شیدای دگر دارد
زلف تو بهر تاری سودای دگر دارد
آن غمزه بهر تاری خون دگری ریزد
لعل تو بهر عشوه احیای دگر دارد
در هر خم گیسویت دیوانه دل دربند
[...]
هر ذره ازو در سر سودای دگر دارد
هر قطره ازودردل دریای دگردارد
از مصحف روی او دارد سبقی هر کس
در هر نظر آن عارض سیمای دگر دارد
در سایه هر خاری زین وادی بی پایان
[...]
دلم در خم زلف او سودای دگر دارد
با سلسله دیوانه غوغای دگر دارد
با جذبهٔ مشتاقی، باشد دو جهان گامی
در دامن دل عاشق، صحرای دگر دارد
صحرای طلب دارد، در هر قدمی طوری
[...]
امشب دل دیوانه غوغای دگر دارد
کان دلبر هر جائی رخ جای دگر دارد
نی راست نوائی نو کافزوده بسر شورم
با نائی بزم عشق خود نای دگر دارد
عاشق بملامت ماند عاقل بسلامت رفت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.