بخش ۱ - داستان هفتخوان اسفندیار: کنون ز این سپس هفتخوان آورم
بخش ۲: سخن گوی دهقان چو بنهاد خوان
بخش ۳: غم آمد همه بهره گرگسار
بخش ۴: بفرمود تا پیش او گرگسار
بخش ۵: از آن کار پر درد شد گرگسار
بخش ۶: جهانجوی پیش جهانآفرین
بخش ۷: از آن پس بفرمود تا گرگسار
بخش ۸: چو یک پاس بگذشت از تیره شب
بخش ۹: وز انجا بیامد به پردهسرای
بخش ۱۰: چو خورشید تابان ز گنبد بگشت
بخش ۱۱: شب آمد یکی آتشی برفروخت
بخش ۱۲: چو تاریکتر شد شب اسفندیار
بخش ۱۳: چو ماه از بر تخت سیمین نشست
بخش ۱۴: دبیر جهاندیده را پیش خواند
بخش ۱۵: چو آن نامه برخواند اسفندیار